مرجع فایل های تخصصی

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.
مرجع فایل های تخصصی

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

معرفی و دانلود فایل کامل نقد و بررسی عوامل مؤثر بر فرآیند توسعه جامعه شناسی در ایران

جامعه­شناسی در ایران از جنبه­های گوناگون سیاسی، علمی، تاریخی و فرهنگی می­تواند مورد بحث قرار گیرد این تحقیق به طرح عوامل مؤثر در فرآیند توسعه این علم می­پردازد تا امکان مطالعه و بیان زمینه­های مختلف پیدایش و رشد جامعه­شناسی که مصادف با طرح برنامه­های توسعه از دهه­ی 1320 و در ادامه پس از انقلاب اسلامی تا کنون می­باشد میسر شود به همین منظور به طرح ت
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 73 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 92
نقد و بررسی عوامل مؤثر بر فرآیند توسعه جامعه شناسی در ایران

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه...................................... 1

فصل اول: کلیات............................. 4

بیان مسئله.................. 5

ضرورت و اهمیت تحقیق......... 6

اهداف تحقیق ................ 7

تعریف مفاهیم و اصطلاحات...... 8

فصل دوم: بررسی و نقد نظریات مطرح.......... 32

پیشینه تحقیق............... 33

چارچوب نظری – مقدمه........ 37

مباحث و مفاهیم نظری تحقیق.. 38

اهمیت چارچوب نظری.......... 51

درآمدی بر نظریه وابستگی.... 53

دیدگاه کل در جامعه شناسی علم 56

دیدگاه نظام جهانی ......... 58

بسترهای توسعه در کشورهای در حال توسعه 60

جهانی شدن و توسعه اجتماعی.. 64

دیدگاه های صاحب نظران ایرانی 66

سوالات تحقیق................ 67

الگوی تحلیلی تحقیق......... 68

تعریف مفهومی وعملیاتی مفاهیم بکار رفته در مدل نظری...................................... 72

فصل سوم: روش تحقیق........................ 76

1- روش تحقیق............... 77

2- رسش تحقیق............... 79

3- جامعه آماری............. 80

4- روش نمونه گیری و حجم نمونه 81

5- ابزار گردآوری داده ها .. 81

6- روش تجزیه وتحلیل داده ها 81

فهرست منابع و ماخذ........................ 83

مقدمه

جامعه­شناسی در ایران از جنبه­های گوناگون سیاسی، علمی، تاریخی و فرهنگی می­تواند مورد بحث قرار گیرد. این تحقیق به طرح عوامل مؤثر در فرآیند توسعه این علم می­پردازد تا امکان مطالعه و بیان زمینه­های مختلف پیدایش و رشد جامعه­شناسی که مصادف با طرح برنامه­های توسعه از دهه­ی 1320 و در ادامه پس از انقلاب اسلامی تا کنون می­باشد میسر شود. به همین منظور به طرح تأثیر مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر شکل­گیری جامعه­شناسی در ایران پرداخته خواهد شد.

قابل توجه است که آن­چه به عنوان جامعه­شناسی در ایران از بدو شروع وجود داشته است، با جامعه­شناسی در سایر کشورها مخصوصاً جامعه­شناسی غرب، متفاوت بوده است.

با این­که در اصول وجوه اشتراک دیده می­شود، اما در زبان، برخورد با مسائل جامعه، نحوه­ی بررسی مسائل و مشکلات اجتماعی، رابطه با پدیده­های فرهنگی و نحوه­ی ارتباط با دیگر رشته­های علمی وضعیتی خاص پیدا کرده است.

جامعه­شناسی امروزی ایران تحت تأثیر گرایش­های فکری و اجتماعی در طول دهه­های گذشته و اندیشه­های ناشی از حوادث مربوط به انقلاب اسلامی می­باشد. از این­رو می­توان گفت که « جامعه­شناسی در ایران» از عناصر چندگانه برخوردار است، زیرا عوامل بسیاری در پیدایش، روند توسعه و شکل­گری شرایط امروزی آن مؤثر بوده­اند.

پیگیری روند شکل­گیری و تحول جامعه­شناسی در ایران براساس رویکرد فرا جامعه­شناسی است. جامعه­شناسی به عنوان ایده و اندیشه تلقی شده که در گذر زمان دچار تحول و تغییر گردیده است. بیان عوامل و عناصر مؤثر در شکل­گیری جامعه­شناسی در ایران و تحول آن موردنظر می­باشد. شناسائی موقعیت جامعه­شناسی در ایران می­تواند با دیدگاه­های متعددی انجام بگیرد. دیدگاه­های ممکن در بررسی جامعه­شناسی را می­توان به دو دسته تقسیم کرد:

1)دیدگاه ایدئولوژیک (نقد جامعه­شناسی براساس پیش­فرض­های مذهبی، سیاسی و انگیزه­ای) در این دیدگاه، ارزیابی جامعه­شناسی با تکیه بر دلیل­آوری­های سیاسی و ایدئولوژیک است اما فهم علمی چون جامعه­شناسی در ایران که از محصولات و نتایج توسعه­ی اجتماعی-اقتصادی است بدون استفاده از روش­های تحقیق و پیش­فرض­های موجود در نظام جدید که ساختار جدید دارد امکان ندارد.

2)دیدگاه دوم تأکید بر تحقق جامعه­شناسی هم چون یک واقعیت تاریخی اجتماعی است. در این دیدگاه با جامعه­شناسی علم، جامعه­شناسی معرفتی و فرا جامعه­شناسی روبه­رو می­شویم. براساس هر سه دیدگاه در آغاز بایستی ریشه­ها، زمینه­ها و موقعیت­هایی که موجب پیدایش جامعه­شناسی در ایران شده است روشن گردد.

در این تحقیق با توجه به رویکرد نوع دوم، بررسی رابطة علم جامعه­شناسی در ایران با جریان توسعه­ی اجتماعی، اقتصادی و علمی موردنظر می­باشد.

فصل اول:

کلیات

بیان مسأله

در اغلب جوامع در حال توسعه مسائل و معضلات فرهنگی و اجتماعی در حوزه علوم اجتماعی قرار می­گیرند و متفکران و متخصصین رشته­های این علوم در طرح صحیح موانع و مشکلات نقشی اساسی دارند. در جوامع درحال گذار امروزی که بین صنعت و مدرنیته در نوسان است علوم انسانی به طور اعم و رشته­های علوم اجتماعی به طور اخص با مسائلی روبه­روست که مختص این جوامع می­باشد. در کشورما و در سال­های اخیر ضرورت توجه به این رشته­ها بیشتر به نظر می­رسد.

در گذر زمان جامعه­شناسی در ایران از علمی صرفاً حاشیه­ای به حوزه اصلی بحث و گفتگو تبدیل شده و نظر بسیاری از سیاستمداران، روشنفکران و منتقدان را به خود جلب کرده است. جامعه­شناسی در ایران از موضوعاتی است که تاکنون به طور جدی و همه­جانبه مورد مطالعه و ارزیابی قرار نگرفته است. ضمن آن­که رویکرد نقد و ارزیابی جامعه­شناسی در ایران بیشتر بیرون از حوزه­ی جامعه­شناسی صورت گرفته است.

در تحقیق حاضر سعی براین است که ضمن طرح این سؤال که روند شکل­گیری، تحول و موقعیت و عملکرد جامعه­شناسی در ایران چگونه است؟ و اساساً مشکلات ساختاری این علم چیست؟ شناسائی موقعیت جامعه­شناسی در ایران، ریشه­ها، زمینه­ها و عواملی که موجب پیدایش و رشد جامعه­شناسی در ایران شده است مورد بررسی علمی و موشکافانه­تری قرار گیرد و با طرح مسائل و ارائه راه حل­ها به یک جمع­بندی کلی و عمومی در این زمینه­ها پرداخته شده و درنهایت کمکی به ارتقاء سطح علمی جامعه­شناسی و جریان آموزش این علم در دانشگاه­ها و حل مسائل و مشکلات در جامعه باشیم.

ضرورت و اهمیت تحقیق

وضعیت جدید جامعه­شناسی در ایران با ضرورت­های جدید در بازسازی جامعه­ی ایران پس از انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق و دوره­ی اصلاحات اجتماعی و سیاسی تا زمان حاضر توأم می­باشد. شرایط پیش آمده در کشور، جامعه­شناسان را به سوی ایجاد تغییرات بنیادی به لحاظ مفهومی، روشی، موضوعی و بینشی کشانده است.

با رشد و توسعه­ی جامعه­شناسی در فرآیند نوسازی علمی و اجتماعی در ایران نقد و ارزیابی این علم که یکی از محصولات نوسازی علمی است نیازمند توجه همه­جانبه می­باشد. علم جامعه­شناسی در ایران از بدو ورود تا زمان حاضر در فرآیند تحول و تغییر قرار دارد و با وجود این­که تاکنون به استثنای یک تا دو اثر منتشر شده به صورت معدود، بررسی و ارزیابی از روند تحول و تغییر این علم در ایران با توجه به دوره­های تاریخی و سیاسی به عمل نیامده است. ارائه­ی سیمای دقیقی از وضعیت جامعه­شناسی در ایران ضروری به نظر
می­رسد.

با توجه به مطالب فوق­الذکر ضرورت پرداختن به این موضوع احساس گردیده و به عنوان گامی در جهت رفع این نارسایی­ها و تدوین راهکارها برای توسعه بیشتر جامعه­شناسی، تحقیق حاضر صورت پذیرفته است تا بررسی­ها را در این زمینه­ها انجام و با جمع­بندی از آن­ها کمکی به حل گوشه­ای از مشکلات موجود باشیم.

اهداف تحقیق

آن­چه ما را در انجام این تحقیق و اهداف مورد مطالعه راهنما بوده است:

الف- اهداف کلی: نقد و بررسی عوامل مؤثر در فرآیند توسعه جامعه­شناسی

در ایران با جریان توسعه اجتماعی، اقتصادی و علمی است.

ب- اهداف اختصاصی (فرعی):

1)بررسی پیدایش جامعه­شناسی در ایران

2)روند شکل­گیری و رشد و توسعه جامعه­شناسی در ایران

3)بررسی مناقشات اصلی و فراز و نشیب­های جامعه­شناسی در ایران

4)بررسی وضعیت تحقیقات انجام گرفته در حوزه­ی علوم اجتماعی و به ویژه جامعه­شناسی در ایران

5)بررسی وضعیت آموزش جامعه­شناسی در ایران (مشکلات و فرصت­ها)

6)بررسی و پیش­بینی آینده جامعه­شناسی در ایران

با توجه به موارد فوق، جهت نیل به این اهداف، جامعه­شناسی در ایران با رویکرد نقد و بررسی، از زمان شکل­گیری این علم در ایران که مصادف با طرح برنامه­های توسعه از دهه­ی 1320 تاکنون می­باشد مورد کنکاش قرار خواهد گرفت.

تعریف مفاهیم و اصطلاحات (فضای مفهومی)

1)مفهوم جامعه­شناسی: جامعه­شناسی دانش بررسی جامعه می­باشد. جامعه­شناسی را می­توان به عنوان مطالعه­ی نظام­یافته­ی جوامع انسان­ها تعریف کرد. این رشته علمی به مطالعه­ی قوانین و فرآیندهای اجتماعی می­پردازد که مردم را نه تنها به عنوان افراد و اشخاص بلکه به عنوان اعضاء انجمن­ها، گروه­ها و نهادهای اجتماعی شناسانده و مورد بررسی قرار می­دهد. جامعه­شناسی مطالعه­ی زندگی اجتماعی گروه­ها و جوامع انسانی است. دامنه­ی جامعه­شناسی بی­نهایت وسیع است و از تحلیل برخوردهای گذرا بین افراد در خیابان تا بررسی فرآیندهای اجتماعی جهانی را دربرمی­گیرد.

این علم چشم­اندازی مشخص و فوق­العاده روشنگر درباره­ی رفتار انسانی ارائه می­کند. یادگیری جامعه­شناسی به معنای رها کردن تبیین­های شخصی درباره­ی جهان و نگریستن به تأثیرات اجتماعی است که زندگی ما را شکل می­دهند.

جامعه­شناسی واقعیت تجربه­ی فردی را انکار نمی­کند، یا دست کم نمی­گیرد. اما با ایجاد حساسیت نسبت به جهان وسیع­تر فعالیت اجتماعی که همه­ی ما در آن درگیریم، آگاهی ژرف­تری از ویژگی­های خودمان و دیگران به دست می­آوریم.

مطالعه­ی جامعه­شناسی متضمن به دست آوردن آگاهی درباره­ی خودمان، جوامعی که در آن زندگی می­کنیم و جوامع دیگری است که از نظر زمان و فضا با جوامع ما متفاوت هستند. نتایج مطالعات جامعه­شناسی باورهای معمول ما را درباره­ی خودمان و دیگران هم متزلزل می­کند و هم غنی­تر می­سازد. نتایج به دست آمده از مطالعات جامعه­شناسی همیشه با نظرات مبتنی بر باورهای معمول تناقض ندارد. اندیشه­های مبتنی بر باورهای معمول اغلب سرچشمه­های بصیرت درباره­ی رفتار اجتماعی را فراهم می­سازند. اما آن­چه باید مورد تأکید قرار گیرد این است که جامعه­شناس باید آمادگی داشته باشد که در مورد هریک از باورهای ما درباره­ی خودمان، هرچند که به آن­ها دلبستگی داشته باشیم،

این پرسش را مطرح کند که آیا واقعاً چنین است؟ با این کار، جامعه­شناسی نیز به غنی­تر ساختن هر آن­چه که در زمان و مکان «باور معمول» است کمک می­کند. جامعه­شناسی به مثابه کوششی برای درک دگرگونی­های فراگیری که در طول دو سه قرن گذشته در جوامع انسانی رخ داده­اند به وجود آمد. صنعتی شدن، شهرنشینی و انواع جدید نظام سیاسی از جمله ویژگی های مهم جهان اجتماعی امروزی هستند.

جامعه­شناسان زندگی اجتماعی را با مطرح کردن پرسش­های مشخص و کوشش برای یافتن پاسخ آن­ها از راه پژوهش نظام­یافته مورد بررسی قرار می­دهند.

کار جامعه­شناسی متضمن توانایی اندیشه­ورزی خلاق و دور نگهداشتن خود از عقاید از پیش تصور شده پیرامون روابط اجتماعی است. جامعه­شناسی پیوند نزدیکی با دیگر علوم اجتماعی دارد. همه­ی علوم اجتماعی با رفتار انسانی سروکار دارند. اما توجه خود را به جنبه­های گوناگون آن متمرکز می­سازند. پیوستگی­های میان جامعه­شناسی، انسان­شناسی و تاریخ به ویژه مهم است. جامعه­شناسی علم است به این مفهوم که متضمن روش­های نظام­یافته­ی پژوهش و ارزیابی نظریه­ها در پرتو مدارک و استدلال منطقی است، اما
نمی­تواند مستقیماً به قالب علوم طبیعی ریخته شود زیرا مطالعه­ی رفتار انسانی اساساً با مطالعه­ی جهان طبیعت فرق می­کند.

جامعه­شناسان کوشش می­کنند مطالعاتشان در مورد زندگی اجتماعی عینی بوده و به شیوه­ای آزاداندیشانه با کارشان برخورد کنند. عینیت نه تنها به نگرش­های پژوهشگر، بلکه به ارزیابی عمومی از پژوهش و نظریه که یک جزء اساسی جامعه­شناسی به عنوان رشته­ای علمی است بستگی دارد.

جامعه­شناسی رشته­ای برخوردار از آثار علمی مهم است. جامعه­شناسی
می­تواند به شیوه­های گوناگون به انتقاد اجتماعی و اصلاحات اجتماعی علمی کمک کند. نخست، درک بهتر مجموعه­ای از شرایط اجتماعی معمولاً امکان نظارت بهتری را بر آن­ها فراهم می­کند. دوم، جامعه­شناسی ما را متوجه
تفاوت­های فرهنگی کرده و امکان می­دهد تا سیاستگذاری­ها بر پایه­ی آگاهی از ارزش­های فرهنگی مختلف استوار گردد. سوم، می­توانیم نتایج اتخاذ
برنامه­های عمل خاص را مورد بررسی قرار دهیم. سرانجام و شاید مهم­تر از همه، جامعه­شناسی موجب خودروشنگری گردیده و فرصت بیشتری به گروه­ها و افراد برای تغییر شرایط زندگیشان ارائه می­کند.

جامعه­شناسی با کوشش­های متفکران برای درک تأثیرات نخستین
دگرگونی­هایی که با صنعتی شدن در غرب همراه بود آغاز می­گردد و همچنان یگانه رشته­ی اصلی است که با تحلیل ماهیت آن­ها سروکار دارد. جهان ما امروز با دنیای اعصار پیش اساساً متفاوت است. وظیفه­ی جامعه­شناسی است که به ما کمک کند که این جهان و آینده­ی اجتماعی آن را بشناسیم. در ادامه مباحث مربوط به جامعه­شناسی شایان ذکر است که جامعه­شناسی جوان­ترین رشته­ی علوم اجتماعی است. واژه­ی جامعه­شناسی را در سال 1838 آگوست کنت فرانسوی در کتاب فلسفه اثباتی­اش بدعت گذاشت. کنت را عموماً بنیان­گذار جامعه­شناسی می­دانند. او معتقد بود که علم جامعه­شناسی باید برپایه مشاهده منتظم و طبقه­بندی استوار گردد.

درس جامعه­شناسی در دهه­ی 1890 م. در بسیاری از دانشگاه­های اروپا و غرب ارائه شد. در سال 1895 م. مجله آمریکائی جامعه­شناسی انتشارش را آغاز کرد و در سال 1905 م. انجمن جامعه­شناسی آمریکا بنیان گذاشته شد. اولین مکتب جامعه­شناسی مکتب دورکیم بود. این مکتب که توسط جامعه­شناس فرانسوی امیل دورکیم تأسیس شد تأکید زیادی بر وجود واقعیت­ها در سطح اجتماع داشت.

ابوزید عبدالرحمن­بن محمدبن خلدون تاریخ­نگار، جامعه­شناس، مردم­شناس و سیاستمدار مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخ­نگاری به شیوه­ی علمی و از پیشگامان علم جامعه­شناسی می­دانند که حدود 400 سال پیش از آگوست کنت مؤسس علمی به نام جامعه­شناسی (به فرانسه، Sociology) می­زیست. ابن خلدون این علم جدید را عمران نام نهاد.

شایان ذکر است با توجه به این­که بررسی عوامل مؤثر در فرآیند توسعه جامعه­شناسی در ایران مورد نظر می­باشد درخصوص پیدایش، روند
شکل­گیری و تحول آن در فصل­های بعدی به آن پرداخته خواهد شد.


اعتماد شما سرمایه ما
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.