مرجع فایل های تخصصی

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.
مرجع فایل های تخصصی

مرجع فایل های تخصصی

وبلاگ برای دسترسی هم وطنان به فایل های مورد نیاز آنها در تمامی زمینه های علمی، پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و ... طراحی گردیده است.

معرفی و دانلود فایل کامل بررسی علل جامعه شناختی پدیده کودک آزاری در جامعه شهر تهران

موضوع این پایان نامه بررسی علل جامعه شناختی پدیده کودک آزادی در شهر تهران است که هدف از آن بررسی و پیداکرن راه حلی برای کاهش این پدیده در شهر تهران و ارائه راه حلی برای آن می باشد جامعه آماری در این پژوهش شهروندان تهرانی می باشند و تعداد مورد بررسی 25 نفر بوده و روش اصلی در این پژوهش پیمایشی – توصیفی بوده و ابزار مورد استفاده در اینجا پرسشنامه
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 89 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 142
بررسی علل جامعه شناختی پدیده کودک آزاری در جامعه شهر تهران

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

چکیده:

موضوع این پایان نامه بررسی علل جامعه شناختی پدیده کودک آزادی در شهر تهران است که هدف از آن بررسی و پیداکرن راه حلی برای کاهش این پدیده در شهر تهران و ارائه راه حلی برای آن می باشد.

جامعه آماری در این پژوهش شهروندان تهرانی می باشند و تعداد مورد بررسی 25 نفر بوده و روش اصلی در این پژوهش پیمایشی – توصیفی بوده و ابزار مورد استفاده در اینجا پرسشنامه است.


مقدمه

بقای جامعه با اطفال است و برای این که جامعه به رشد و تعالی برسد باید طفل و کودک تربیت و برای زندگی عادی و اجتماعی آماده شود شخصیت کودک در خانواده تکوین می یابد و به طور کلی هر خانواده زیر بنای ساختمان فکری کودک را تشکیل می دهد .

کودکان آسیب پذیر تر از سایر افراد جامعه اند این آسیب پذیری به علل مختلف از جمله : کوچکی ، معایبِ مادر زادی ، بیماری عدم تطابق، محیط و نیز عدم قدرت اندیشیدن و تشخیص خوب است ، لذا برای چاره این آسیب پذیری والدین ، سرپرستان و نیز مددکاران و کسانی که مسئولیت آنها را بر عهده دارند باید نخست آشنایی کامل و درستی از این نکات ، ضعفها و بیماریها و عوامل خطه او داشته باشند .

وقتی کودک مورد آزار قرار می گیرد از نظر روحی و جسمی با مشکلاتی روبرو می شود که در آینده گریبانگیر خود و جامعه اش خواهد بود و در نتیجه مردان و زنان شایسته ای که باید برای فردای بهتر امور مملکت تربیت شوند به وجود نمی آیند ، فقدان چنین افرادی خانواده و در نتیجه جامعه را به مخاطره می اندازد .

کودک آزاری مسأله جدیدی نیست و از دید محققان و نیز قانونگذاران پنهان نبوده است . برای اولین بار در سال 1946 توسط شخصی به نام کافی در گزارش شکستگی های متعدد استخوان های وراز مطرح شد . و در سال 1962 کپی نتایج صدمات عمدی وارد به کودک و اثرات آن را با اصطلاح شدم کودک کتک خورده معرفی کرد و امروزه اصطلاح آسیب های جسمانی مقبولیت عمومی بیشتری پیدا کرده است .

امروزه یکی از مسائل مهمی که متخصصین اطفال ، مددکاران اجتماعی ، پزشکی قانونی و کسانی که با کودکان کار می کنند درگیر آن هستند آزار فیزیکی روانی و جنسی کودکان و سایر اولیاء آنها می باشد .

لذا می بایست خانواده ها ، مددکاران اجتماعی و مسئولین نسبت به این پدیده شوم اجتماعی آگاهی داشته باشند تا بتوانند از طریق پیشگیری و دادن آگاهی به خانواده ها از این معضل اجتماعی جلوگیری نمایند .

بیان مسأله :

در رابطه با این پدیده شوم و نابهنجار اجتماعی که سراسر دنیای اجتماعی با آن مواجه است مقاله ، سمینارهای گوناگون و نیز تلاشهای فراوان صورت گرفته است . سازمانهای جهانی در ارتباط با آن تشکیل شده اند و کشورها و جوامع مختلف از طریق سازمانها و نیز NGO به مبارزه با این پدیده و کمک به کودکان پرداخته اند .

اما به هر صورت دیده می شود که کودکان تحت شرایط سخت و در بعضی موارد شرایط واقعا تأسف انگیز و در حال زندگی هستند .

در حالی که بسیاری از آنها حتی توانایی بیان مشکل و درد خویش را نیز با توجه به شرایط محیطی سختی که در آن گرفتار هستند را ندارند .

و در حال حاضر 250 میلیون کودک در جهان براساس آمار سازمان بین الملل مورد آزار قرار دارند که حدود 73 میلیون نفر از آنها زیر 10 سال قرار دارند و هر سال حدود یک میلیون مورد بهره کشی جنسی قرار دارند و نیز حدود 100 میلیون از این کودکان نیز در جوامع از تحصیل محروم هستند .

کشورهای مترقی و پیشرفته در برخورد با این مسئله اجتماعی بسیار پیشرفت کرده و در جوامع خود این پدیده شوم را به حداقل رسانده اند اما در جواع توسعه نیافته و فقیر همه روزه و به دلایل مختلف بر تعداد این کودکان افزوده شده است البته زمانی که سازمان ملل و نیز یونیسف به مبارزه با این پدیده برخاسته اند این میزان روبه کاهش گذاشته و از میزان آن کاسته شده است .

البته در جوامع مختلف نیز طرق کودک آزاری متفاوت است . در یک جامعه کوهستانی نگرش والدین به فرزندان بعضاً خشن تر است . چون آگاهی از تربیت اولیه به فرزندان بسیار کم محسوس است . فرزندان در این جوامع بیشتر به کارهای سخت و طاقت فرسا وادار می شوند و با توجه به این مراتب میزان تحصیلات نیز رو به کاهش می رود .

البته این نوع کار و خواستن بیش از توان فرزندان از دیدگاه جامعه یک نوع کودک آزاری است ولی دیدگاه والدین و باوری که آنها در این مورد دارند این کار را نوعی تربیت می دانند که به نسبت در چنین مناطقی فراگیر است .

در شهرهای حاشیه کویر مسائل به گونه ای دیگر جلوه گر است . به طوری که مقداری مطالعه و تحصیل را برای کودک و فرزندان خود روا می دارند یعنی کودک بعد از تحصیلات ابتدایی مقید است که در تابستان در مزارع و کار ساختمانی به صورت کارگر روزمزد کار کنند و هزینه تحصیل را فراهم نمایند .

و در کنار آن تنبیه و خشونت را که بزرگترها به منظور تربیت و ایجاد نظم بر آنها اعمال می کنند را تحمل کرده و به ناچار عوارض روحی و روانی آن را بپذیرند در غیر این صورت ناگریز هستند از ادامه تحصیل برای خود خودداری نمایند .

اهداف پژوهش:

هدف کلی :

بررسی علل جامعه شناختی پدیده کودک آزاری در جامعه شهر تهران

هدف های جزئی :

1) بررسی ارتباط وضعیت اقتصادی و پدیده کودک آزاری

2) بررسی ارتباط وضعیت فرهنگی و اجتماعی و پدیده کودک آزاری

3) بررسی تعداد فرزندان در خانواده و پدیده کودک آزاری

4) بررسی سطح سواد والدین و پدیده کودک آزاری .


اهمیت موضوع تحقیق :

شاید برای برخی از والدین ، آزار و اذیتی که از سوی آنها یا سایر اعضای خانواده بر کودکان اعمال می شود مسئله زیاد مهمی نباشد .

آنان عادت کرده اند که ارزش و اهمیت زیادی برای شخصیت فرزندان قائل نشوند . برخی بر این باورند که رو دادن به کودکان آنها را گستاخ بار می آورد،کودکان تا زمانی که بزرگ نشده و به سن بلوغ نرسیده اند نباید زیاد مورد عنایت و توجه قرار گیرند .

این گونه افکار و نگرش ها باعث پایمال شدن حقوق کودکان در جامعه می شود؛ علاوه بر این مسئله داشتن این نوع نگرش دارای اثرات نادرست تربیتی در سطوح فردی و اجتماعی است ، از لحاظ فردی ، عدم توجه به کودکان و احیاناً تنبیه و اذیت آنان به شیوه های مختلف در خانواده ، مدرسه و سایر نهادها باعث به وجود آمدن شخصیت های متزلزل تحقیر شده و عقده ای و پرخاشگر در نوجوانان و جوانان آینده می شود .

اگر افراد به وجود آورنده یک جامعه از شخصیت سالم و متعادل بهره مند نباشد امکان توسعه اجتماعی و فرهنگی در آن جامعه میسر نخواهد بود .

از لحاظ اجتماعی اثرات نامطلوب این پدیده در سطحی گسترده ، چشمگیر
می باشد . کودک آزاری باعث می شود تا نهاد خانواده که اصلی ترین نهاد اجتماعی است در معرض تزلزل قرار گیرد . زیرا با وجود این پدیده روابط عاطفی مستحکم بین والدین و فرزندان به وجود نمی آید . و به این ترتیب روابط خانوادگی دچار آسیب و انحراف می شود اگرچه کودکان در مراحل اولیه زندگی خود مجبور به تحمل چنین وضعی در درون خانواده هستند .

ولی به محض رسیدن به سن بلوغ و پیدا کردن اختیار و توانایی ، راه و شیوه مستقلی در پیش می گیرند و مسلماً راه و شیوه ای را که در پیش می گیرند .

جدای از آنچه که در این سالها در خانواده به او آموخته اند نیست واین فرد در زندگی شخصی و خانوادگی خود وقتی که او نیز یک پدر و مادر می شود همان شیوه تربیتی غلط را در مورد فرزندان خود به کار می برد .

بنابراین اگر خانواده که هسته اصلی سایر نهادهای اجتماعی به شمار می رود . چپنین وضعیتی را پیدا نماید بدیهی است که سایر نهادها موجود در جامعه کژکارکردی خواهند شد .


سوالهای پژوهش :

1- آیامیان طلاق والدین و کودک آزاری آنها رابطه وجود دارند ؟

2- آیا میان فقر خانواده و کودک آزاری رابطه وجود دارد؟

3- آیا نوع شغل والدین را می توان از عوامل کودک آزاری دانست ؟

4- فرهنگ حاکم بر جامعه چه میزان در کودک آزاری افراد تأثیر دارد ؟

5- آیا نداشتن آموزش و اطلاع کافی بر رفتار والدین نسبت با کودک موثر است؟

6- آیا قوانین موجود می تواند در مبارزه با این پدیده کمکی نماید یا باید بهتر شود ؟

7- تحصیلات والدین چه میزان با کودک آزاری ارتباط دارد ؟

8- آیا تعداد افراد خانواده می تواند بر این پدیده موثر باشد ؟

9- درآمد پائین خانواده چه تأثیری بر رفتار با کودک دارد ؟

10- آیا با راه اندازی سازمانهای حمایتی می توان از بروز این پدیده جلوگیری کرد ؟

11- بین میزان کار والدین و رفتار آنها با کودک رابطه ای وجود دارد ؟

12- تأثیر اعتیاد افراد خانواده بر کودک به چه صورت می باشد ؟

13- آیا می توان از کودک به عنوان منبعی برای کسب درآمد استفاده نمود ؟

14- جامعه از چه طریق برکودک تأثیر گذاشته واورا به سوی اعمال بزهکارانه سوق می دهد ؟

6-2 دیاگرام طرح

7 2 تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق:

1. جنسیت: مرد یا زن بودن افراد را شامل می شود.

در تعریف عملیاتی می توان گفت که افراد جامعه به دو گروه کلی و بزرگ زن و مرد تقسیم می شوند که همین جنسیت خود عاملی است برای بروز برخی رفتارهای متفاوت از سوی افراد جامعه زنان جامعه به عنوان مثال خانه داری بیشتر برای زنان جامعه تعریف شده است.

2. سن: میزان سالهایی است که از عمر شخص می گذرد.

در تعریف عملیاتی سن باید گفت که دراین مورد به طور عام افراد را به چنددسته تقسیم می نمایند مانند کودک، نوجوان، جوان، میانسال و پیر، البته به صورت رتبه­ای نیز سن قابل تعریف است مانند 1 تا 10 سال، 10 تا 30 سال و 30 سال به بالا.

3. تحصیلات: میزان آموزش درسی و فنی است که افراد فراگرفته­اند.

در تعریف عملیاتی تحصیلات میزان سالهایی را که فرد به تحصیل علم و دانش پرداخته قابل اهمیت است و به صورت رتبه­ای نیز می توان از آن ذکر کرد به صورت، ابتدایی، راهنمایی، سیکل، دیپلم، لیسانس و...

4. شغل: آن حرفه و کاری که فرد در قبال انجام آن مزد دریافت می نماید.

در تعریف عملیاتی شغل باید گفت که افراد را می توان حتی برحسب شغل در اجتماع طبقه بندی کرد تا این حد که شغل در ایجاد پایگاه اجتماعی نقش مهمی دارد. و افراد را می توان بسته به نوع شغل در پایگاههای اجتماعی بالا یا پایین قرار دارد. گاهی اوقات مشاغل را به چند دسته از جمله شغل آزاد، دولتی و یا سایر مشاغل تقسیم می کنند، گاهی اوقات نیز مشاغل را بر حسب میزان آن یعنی سختی و آسانی به مشاغل سخت و مشاغل آسان تقسیم می نمایند مانند کار در معدن یا کار در یک دفتر.

5. ساعات کار: میزان ساعتی است که افراد به کار مشغول هستند.

در تعریف عملیاتی ساعت کار می توان گفت گاهی این میزان کار بر حسب کار روزانه و گاهی نیز بر حسب ساعت هفتگی و ماهیانه مورد بررسی قرار می گیرد به عنوان مثال 1 تا 3 ساعت در روز ، 3 تا 6 ساعت یا 6 تا 10 ساعت در روز

6. جمعیت: به تعداد افرادی گفته می شود که در یک محدوده جغرافیایی معین با هم در ارتباط هستند.

در تعریف عملیاتی جمعیت نکته قابل توجه در اینجا جمعیتی است که در یک خانواده وجود دارد یا افرادی که در یک جامعه برزندگی افراد از طرق مختلف تأثیر دارند به عنوان مثال جمعیت بالا با درآمد پایین تأثیر منفی بر افراد جامعه خواهد داشت، در تعریفی می توان جمعیت را به صورت رتبه­ای بررسی که به عنوان مثال جمعیت خانواده را به صورت 3 تا 5 نفر، 5 تا 7 نفر، 7 نفر و بیشتر از آن طبقه بندی می نماییم.

7. درآمد: میزان پول و ثروتی است که فرد در مدت معینی به دست می آورد.

در تعریف عملیاتی درآمد باید گفت افراد بسته به نوع شغل خود و میزان کاری که انجام می دهند در یک مدت معین به عنوان مثال در یک ماه درآمدی به دست می آورند که میزان آن را می توان به این شکل رتبه بندی نمود کمتر از 200 هزار توان، از 200 تا 300 هزار تومان و 400هزار و بیشتر از آن.

8. جنگ: نزاع و مبارزه میان افراد، قبایل و کشورها

در تعریف عملیاتی جنگ بیشترین توجه به جنگ میان دولتهاست و تأثیری که این جنگها بر افراد جامعه در طی دوران خود می گذارند در طبقه بندی مربوط به افراد و جنگ می توان بسته به میزان حضور افراد در جنگها آن را طبقه بندی نمود مانند اصلاً حضور نداشته. 2 سال و کمتر از آن 30 سال و بیشتر از آن .

9. لذت طلبی: شامل خویشها و خوبیهایی است که فرد برای خود می خواهد.

در تعریف عملیاتی لذت طلبی باید گفت که افراد در طول روز یا هفته و ماه، زمانی را به خوشگذرانی برای خود اختصاص می دهند و در آن مدت به انجام کارهایی که لذت دنیوی برایشان در پی دارد می پردازند مانند شرکت در میهمانی ها یا گردشهای مجردی که البته آن را به صورت ساعتی یا روزانه می توان طبقه بندی و تقسیم نمود.

10. دین: نوع ارتباط افراد با خداوند می باشد.

در تعریف عملیاتی دین نکته قابل بررسی این است که آیا فرد دارای عقیده الهی می باشد و اگر هست چگونه می توان این عقیده را مورد بررسی قرار اداد، به عنوان مثال ما می توانیم میزان تدین مسلمانها را از دفعات نمازخواندن یا به مسجد رفتن آنها مورد بررسی قرار دهیم مثلاً اینکه فرد چند نوبت در هفته به مسجد می رود

1. نمی رود

2. 1 تا 3 بار در هفته

3. 4 بار و بیشتر از آن

11. توبیخ: سرزنش و ندامت از سوی کارفرما یا ارباب رجوع

در تعریف عملیاتی توبیخ باید گفت افراددر هنگام کار بنا به دلایل گوناگون مورد سرزنش و یا جریمه از سوی کارفرمای خود قرار می گیرند که می توان میزان آن را در هفته و یا ماه و سال بررسی کرد = دید که فرد در طول ماه یا هفته چندبار مورد توبیخ کارفرما قرار گرفته است، اصلاً نشده است. 1 تا 2 بار در ماه ، 3 بار یا بیشتر .

12. مسافرت: رفتن موقت از شهری یا مکانی به شهر یا مکانی دیگر جهت بازدید و استراحت

در تعریف عملیاتی باید گفت که فرد برای تفریح یا تجدید روحیه و یا به دلایل مختلف به سفر می رود که این سفر می تواند تأثیرات مثبت و منفی بر روی افراد خانواده من جمله کودکان بگذارد، لذا تعداددفعات مسافرت رفتن افراد را می توان تقسیم بندی نمود.یعنی بررسی کرد که در سال چند بار با خانواده به مسافرت می روند.

13. تنبیه: آزار جسمی و روانی جهت تغییر رفتار در کودک

در تعریف عملیاتی تنبیه باید گفت که افراد برای اینکه رفتار کودک را به صورت رفتار مورد پسند خود در بیاورند گاهی اوقات از تنبیه استفاده می نمایند که گاهی به صورت جسمانی است یا روانی که در هر صورت به صورت مستقیم بر جسم و روان کودک تأثیر دارد و آن را می توان به تعداد دفعاتی که الدین برای تربیت فرزندان خود استفاده می کنند در طول روز و هفته و ماه و ... مورد بررسی قرار داد.

14. آگاهی: آن اطلاعات و دانشی است که افراد در رابطه با موضوعی خاص دارند.

در تعریف عملیاتی آگاهی و ارتباط آن با کودک آزاری می توان به میزان اطلاع و آشنایی والدین از نیازها، نوع تربیت و یا مراکز فرهنگی، تفریحی مرتبط با کودکان اشاره کرد و آن را از این طریق که چقدر والدین نسبت به این اطلاعات آگاهی دارند به صورت اصلاً تا حدودی و کاملاً طبقه بندی نمود .

1-2 مقدمه

جنایاتی که امروزه به ویژه در قرن اخیر شهرت یافته خاصه جنایاتی که مربوط به کودکان است که نه توان دفاعی و روحی برای دفاع از خود دارند نه از نظر فیزیکی می توانند عکس العمل نشان داده و خطرات را از خود رفع کنند نه تنها برای اشخاص و جامعه سالم و هدفمندانه تنها تولید اضطراب و نگرانی می کند بلکه به صورت یک غره در بطن انسانها جا انداخته اند .

اگر مطبوعات و رسانه های گروهی که امر ارتباطات و اعلام خبر را به عهده دارند هر روز اخبار جنایی ؛ اضطراب آور و گاهی وحشت آور نقل نکنند می توانیم از لحاظ نظری ذات جنایت را یک امر فردی و کاملاً استثنایی بدانیم و آن را از مظاهر اعمال بشری بدانیم اما این واقعیت را که جنایت یک امر اجتماعی است نه تنها جرم شناسان ، جامعه شناسان و حقوقدانان پذیرفته اند .

بلکه اذهان عمومی و نهادهای حکومتی هر کشور را قبول کرده اند . هدف بزهکاری اطفال و مجرم بودن صغار و کودکان نیست بلکه غرض بررسی و ارتباط با پدیده کودک آزاری و وقوع جرایم علیه کودکان و اطفال جامعه است و یا به عبارتی عواملی که موجب می شود اطفال، قربانی جرم شوند و مواردی که می توان در پیشگیری از این پدیده اقدام نمود .

از جمله عوامل کودک آزاری می توان به عوامل فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی و نیز مسائل اجتماعی اشاره کرد البته فقر را می توان مهم ترین عامل آن دانست ونه همۀ علت آن در اینجا باید اشاره کرد که الگوی کودک آزاری در تمام جوامع و کشورهای مختلف یکی است ، یعنی تمام افرادی که به این پدیده اقدام می کنند شاید تنها در طریقه کودک آزاری و میزان آن فرق داشته باشند .

کودکان روزی دادگاهی علیه بزرگتران خود تشکیل خواهند داد و در آن داد خواست از والدین خواهند پرسید که آیا شما به تعهدات خود نسبت به ما عمل کرده اید تا انتظار داشته باشید ما فرزندان خلفی برای شما باشیم ؟

روان شناسان معتقد هستند والدینی که کودک آزاری می نماید بیمار هستند چنین انسانهایی خاستگاه آنها را نوعی ناهنجاری ارضاء می کند که البته خودشان هم نمی دانند این یک نوع بیماری است به این ترتیب و در طی مراتب مذکور کودک آزاری در جامعه به دو دسته تقسیم می شود :

دسته اول : هر نوع کاری را که کودکان از انجام آن ناتوانند را به آنها جبراً اعمال می نماید و البته نام تربیت برآن می گذارند .

دسته دوم : همان انسانهایی هستند که به علت نداشتن مسئولیت و نداشتن آموزش صحیح از ازدواج و تشکیل خانواده و عدم حمل بار سنگین زندگی خواسته های خود را به شیوه های مختلف به فرزندان تحمیل کرده و آنها را مورد ایزایی قرار می دهند .

در محیط خانواده که پیامد آن جز ناامنی ، ترس ، وحشت فرزندان از خانواده و عدم امنیت چیز دیگری نمی باشد چگونه فرزند بیرون دغدغه می تواند زندگی نماید .لذا بر تمام محققان و دانایان و اندیشمندان و مددکاران لازم است نسبت به افزایش سطح آگاهی عمومی در رابطه با این پدیده شوم اجتماعی اقدام کنند .


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل طلاق،عدم سازش زن وشوهر

اثری که پیش روی شماست یکی از غامض ترین پدیده های عصر ما را بررسی می کند پدیده طلاق راه حل رایج وقانونی عدم سازش زن وشوهر ، فروریختن ساختمان خانواده، قطع پیوند زناشویی واختلال ارتباط پدر و مادر با فرزند می باشد طلاق از دیدگاهی یک پدیده ارتباطی است ، بدینسان در جامعه ای که فاقد ارتباطات سالم وطبیعی است پیوند رابطه زناشویی نیز استثنا نیست پیون
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 111 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 129
طلاق،عدم سازش زن وشوهر

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

چکیده:

اثری که پیش روی شماست یکی از غامض ترین پدیده های عصر ما را بررسی می کند.

پدیده طلاق راه حل رایج وقانونی عدم سازش زن وشوهر ، فروریختن ساختمان خانواده، قطع پیوند زناشویی واختلال ارتباط پدر و مادر با فرزند می باشد.

طلاق از دیدگاهی یک پدیده ارتباطی است ، بدینسان در جامعه ای که فاقد ارتباطات سالم وطبیعی است پیوند رابطه زناشویی نیز استثنا نیست. پیوند های ازدواج به زودی برقرار می شوند ، بزودی نیز قطع می گردند .

پس توجه به طلاق نه تنها از دیدگاه فرد به عنوان انسان و فرزندانش مهم است ، بلکه از دیدگاه جامعه ، فرهنگ ، اقتصاد و حتی جمعیت نیز قابل بررسی است .

موضوع این تحقیق بررسی علل و عوامل جامعه شناختی و روان شناختی طلاق ، اثرات سوء ، راههای پیشگیری و درمان طلاق می باشد . بطور کلی طلاق از 3 حیــــطه مورد بررسی قرار می گیرد .

اول اینکه در به وجود آمدن طلاق چه عوامل مهمی نقش اساسی دارند . دوم اینـکه بروز طلاق چه اثرات سوء و مخربی از لحاظ روانی ، اجتماعی ، فرهنگی واقتـصادی بــجای میگذارد ونکته سوم اینکه برای پیشگیری ، درمان یاحد اقل ، کاهش آمار آن چه اقداماتی می توان انجام داد.

مقدمه :

مشاهده مشکلات موجود در ازدواج جوانان که منجر به طلاق می شود در
جامعه ایرانی مرا به این اندیشه وا داشت که در مورد این
موضوع تحقیق کنم .

با مشاهده وضعیت فعلی جامعه در میا بیم که هنوز ملت ما علیرغم
بسیاری از نواوری ها وتجددها هنوز در قرون گذشته طی طریق می کند .
ما عموما به سنت ها و مذهب به یک دید نگاه می کنیم و حتی به سنت ها
فرا تر از مذهب و دین می نگریم در حالی که باید بین این دو جدایی قائل شد .
وقتی مذهب ما برای حل مشکلات ازدواج جوانان راه حل مناسبی ارائه
می دهد که هم او را از نظر روانی آرام میکند و هم مشکلات جنسی جوانان
را حل می کند ما هم بایــــــــد نگرشمان را به این امر مــهم هم با توجــه
به سنت و دین و با توجه به سنت و دین و بــا توجه به دورانــی که
درآن زندگــی می کنیم عوض کــنیم . پس باید بین سنت ها و مذهب تفکیک قائل شد .

چرا تفکیک ؟

به خاطر اینکه ما مسلمان هستیم و به این اصل معتقدیم که حقوق اسلامی ،

قوانین اسلامی چون منبعث از فطرت است و همان قوانینی است که ساخت
دست و اراده خالــــق قوانین طبیعت است .

قوانین طبیعت کهنه نمی شود بنـابراین ارزشها در امر ازدواج
کهنه نمی شود . اما سنت اجتماعــــــی زائیده نظام تولید ، نظام مصرف ،
نظام فرهنگــــــی اجتماعــــــی است . این نظام وقتی دوره اش تغییر می کند
تحول پیدا می کند عوض می شود کهنه می شود منفی می شود و یا مانع ترقی
می گردد .

بیان مسئله :

طلاق را از مهم ترین پدیده های حیات انسان تلقی می کنند . این پدیده دارای
اضلاعی بـه تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامه انسانی است .

پدیده طلاق پدیده ای است دقیقا چند عاملی . بدینسان هرگز یک عامل به
تنهایی نمی تواند موجبات پیدایی آن را فراهم کند . چند یا چندین عامل بهم
می پیوندند و با هم شبکـــــه ای پیچیده فراهم می آورند .

این شبکه در نوع خود منحصر به فرد است . به بیان دیگر هر طلاق ،
از دیدگاه علی در نوع خود بی نظیر است . زیرا یک زن و شوهر با
توجه به شخصیت خاص هر یـک از آنان ، خانواده منشا ، نوع همسر گزینی ،
منش ، خلق و خوی هر یک ، رابطه ای خاص منحصر به فرد از عوامل صورت پذیر
است . از این روست که روشهایی چون مطالعه موردی زندگی نامه فردی
بهترین و دقیق ترین شیوه ها در راه شناخت همه ابعاد و عوامل طلاق به حساب می آیند .

طلاق پدیده ای کاملا اجتماعی است . از اینرو هرگز نه با یک عامل پدید می آید
و نه با یک عامل از بین می رود . برخی از عناصری را که ممکن است
به طور بلقوه طلاق زا باشند مثل فقر ، جهل و نا آگاهی بر شمردیم .
اما هرگز آنان نمی توانند به تنهایی جدایی را موجب شوند . گفته می شود
که فقر ، جهل ، وناآگاهی عواملی موثر بر طلاقند ، اماتمامی فقرا و بی سوادان

همسران خود را طلاق نمی دهند . باید عوامل یا عناصری دیگر با این پدیده
بیامیزد تا از آن جدایی بر خیزد . آنچه در این زمینه اهمیت دارد ،
شناخت علل و عوامل طلاق در دنیایی است که رشد آنرا موجب شده است .
در بروز طلاق علل و عوامل متعددی نقش دارند ، عمده ترین عوامل آن عبارتند از:

1)ناسازگاری ، عدم تفاهم ، بداخلاقی و بگو مگوهای مکرر .

2)وجود شخص ثالث در روابط زنا شویی (خیانت).

3)تفاوت فاحش سنی هنگام ازدواج .

4)انواع انحرافات از قبیل اعتیاد ، الکلیسم ، قمار ، عیاشی .

5)اختلافات روانی ، رفتاری از قبیل عصبانیت شدید ، وسواسی ، اضطراب حاد

بدبینی ، کم خوابی ، رشد عاطفی و اخلاقی نا مناسب .

6)مشکلات مادی و اقتصادی از جمله بدست آوردن شغل وتهیه مسکن .

7)مداخله بیجا و بی مورد والدین و سایر اعضای خانواده .

8)عدم میانجیگری والدین درمشکلات و اختلافات زوجین .

9)عدم مشورت وتحقیق در امر ازدواج و انتخاب همسر .

چارچوب نظری :

کارکرد گرایان ریشه نیازهای نظام اجتماعی را در نیازهای اشخاص می بینند .
مالینوفسکی به عنوان نماینده این دیدگاه معتقد است که : اگر انسانها به
علت ترکیب جسمی و روحی خود ، نیازهای مستمری دارند . پس
برای براورده شدن ایـن نیازها ترتیباتـــــی اجتماعــی باید به وجود باید و
این ترتیبات است که بر مبنــای آنها نظام های اجتماعــــی بوجودمی آیند .
ممکن است به نظر رســد که نظامهای اجتـــماعی بر طبق اصــول خاص
خود سازمــــان یافته اند اما دست کم برای مالینوفســـکی این امرهرگز حقیقت ندارد .
در عوض او می تواند بگوید که در زیر هر شـکلی از نظام های اجتماعی انسانی نیاز
شخـــــص عمده ای وجود دارد.

شناسنامه نظریه کارکرد گرایی بسیار ساده می باشد . هر کل مرکب از
اجزایی است که به نحو خاصی با هم ترکیب شده اند و حتی اگر هر دو بخش
یعنی اجزاء کل دچار تغییر و دگرگونی هم شوند باز هم به حفظ ثبات
کل حیات کمک می کنند .کارکردگرایان نظام اجتماعی را دارای تعادل می دانند .
این امر موجب می شود که آنها بهوحدت اجزاء اهمیت دهند . در نظر
آنان کل و اجزاء متشکله با یکدیگر در آمیخته و به وفاق رسیده ، هویت واحدی
پیدا کرده اند . این نگرش نسبت به زندگی اجتماعی برالگو سازی
بسیار مناسب است .

فونکسیون :

برای فهم کارکرد ، مستقیم ترین راه این است که اثر و نتیجه هر پدیده را
به صورت معلوم ببینیم . به طور مثال مراسم مبادله و هدیه دادن چه اثر و
فایده ای دارد که گفته می شود کارکرد هدیه و بخشش ، ایجاد همبستگی
اجتماعی است یعنی هدیه اثری ملموس در زندگی اجتماعی دارد. بنابراین
کارکرد گرایی درنخستین مرحله سعی می کند معلولهای دو طرفه را در
فعالیت های اجتماعی شناسایی کرده ، سپس اثر کل آنها را در
سیستم روشن سازد .

دیدگاه لیبرالی :

در این دیدگاه جامعه شناسان کوشیده اند تا انتساب روانشناسانه ویژگیهای
مشخص زنان و مردان و نقشهای جنسی آنان را در خانواده معاصر نقض نماید .
به عقیده صاحبنظران این دیدگاه ، هر نسل برای همنوایی با جامعه و بر
اساس آن تربیت می شود . به عبارت دیگر ویژگیهای رفتارهای زن و مرد
در جامعه توسط عواملوراثتی ژنتیک مشخص نمی شود بلکه تحت تاثیرو شرایط اجتماعی وفرهنگی قرار دارد .

دیدگاه کنش متقابل :

این دیدگاه که مبنای اتخاذ روش خاص در مطالعات مربوط به خانواده
گردید در اواسط قرن حاظر بیش از روشهای ذیگر بکار برده شد .

خانواده را از حیث کنش متقابل افراد و بر اساس موقعیت های خاص آنان و نقشهایی که ایفا می کنند مورد بررسی قرار داد . علاوه بر آن پایگاه حقوقی افراد در رابطه آن با قدرت و ابتکار ، فرایندارتباط ، تعارض ها وراه حل آنها مورد توجه قرار می گیرد.جورج هربرت مید در آمریکا ، ارنست بورکس ویس ، کونیت در آلمان و آندره میشل درفرانسه در مطالعات خود استفاده کرده اند .

تدوین فرضیه پژوهش :

1) به نظر می رسد بین میزان تحصیلات زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی دار
وجود دارد.

2) به نظرمی رسد بین پایگاه اجتماعی زوجین و درخواســـت طلاق رابطه مستقیـــم
وجود دارد .

3) به نظر می رسد بین برآورده نشدن انتظارات زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی
داری وجود دارد .

4) به نظر می رسد بین سن و میزان تفاوتهای سنی وطلاق رابطه وجود دارد .
5) به نظر می رسد بین میزان شناخت زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی داری
وجود دارد .

6) به نظر می رسد بین عقاید زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی داری وجود دارد .
7) به نظر می رسد بین شغل مرد و میزان رضایت یا عدم رضایت از همسر و درخواست طلاق رابطه معنی داری وجود دارد .

8) به نظر می رسد بین نظر مثبت خانواده و دوستان و نسبت به طلاق و درخواست طلاق و درخواست طلاق رابطه معنی دار وجود دارد .

9) به نظر می رسد بین اعتیاد مردان و درخواست طلاق از سوی زنان رابطه وجود
دارد.

اهداف پژوهش :

از هدفهای مهم این پزوهش و تحقیق می توان موارد زیر را ذکر کرد :

1) شناخت و بررسی علل و انگیزه های طلاق درجامعه .

2) بررسی و معرفی عواقب و اثرات سوء طلاق که در حقیقت نشان دهنده
پیامد های نامطلوب این پدیده می باشد .

3) پیشگیری از وقوع طلاق در جامعه به منظور پاکی و سالم داشتن محیط ، مردم ونسل .

4) درمان طلاق با استفاده از روش های مناسب و سازنده و قطع ریشه ها ،
انگیزه ها وعلل طلاق و در کل ایجاد زمینه برای دست اندرکاران ، مسئولان
و مجریان و سازندگان جامعه که قادر شوند جامعه ای انسانی ، مبتنی بر طرز
فکر مذهب یا مکتب و فلسفه ای پایه گذاری کنند و نسل موجود و آینده
را از گزندها و عوارضی که در سر راه آنهاســـت دور و برکنار دارند .

انگیزه و ضرورت تحقیق :

اقدام به این پژوهش دلایل متعددی داشت . مثلا کنجکاوی طبیعی انسانی ،
آگاهی از روندهای اجتماعی ، میل به آزمودن اعتبار نظرهای تثبیت شده و
صاحب نفوذ در مورد مسائل مهم ، اشتیاق به داشتن چیزهای تازه
در مواردی که هنوز ظاهرا خلاءهایی وجود دارد . آخرین دلیل ،
که البته کم اهمیت ترین نیست آنکه گذشته شخص پژوهشگران نیز

ممکن است در علایق و توجها تشان تاثیر بگذارد . همه این عوامل
پیش زمینه پژوهش فعلی را تشکیل داده اند .

طلاق و پیامد های آن از مشکلات بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود
بطــوری که در سالهای اخیر طلاق به یک روند ووجه اجتماعی مهم زندگی
خانوادگی بدل شده است و بیش از هرزمان ساده ترین و متداول ترین راه
حل یک ازدواج نا موفق گشته است .گسستن رابطه زناشویی و رها
ساختن زندگی مشترک زن و مردی را که به هم پیوسته بودند به راههای
گوناگون می کشاند هرچند امکان دارد چنین زن ومردی ، هر یک
خوشبختی نایافته یا از دست رفته را در کنارهمسری دیگر بیابد اما در بیشتر
موارد کاراینگونه نیک فرجام نیست . مشکلتر از سرنوشت آن دو نابسامانی فرزندان اســـت که ناچارند به محبت یکی از پدر و مادر بسنده کنند ویا در زیر سایه نا پدری
یا نا مادریروزگار بگذرانند .

تمامی این مشکلات زاییده جوامع امروزی است . هر چند که اصل مشکل در گذشته نیز
وجود داشته است . اما گاهی ازآن و ابعاد آن به اندازه حالا جدی و ضروری نبوده است .

در گذشته بار سنت های اجتماعی چنان بود که بسیاری از ناسازگاری های زندگی زناشویی کمتر مجال ظهور می یافت و از سوی دیگر نا آشنایی مردم به حقوق خود سبب می شد که نابسامانی ها را حق دانسته و تحمل کنند .

در دنیای کنونی به هم ریختن بافت سنی جوامع ، دگرگونیهای اقتصادی و
اجتماعی بی تردید در بالا بردن میزان طلاق موثربوده است .
که کشور ما نیز از این تحولات بی نصیب نمانده است . بنابراین با توجه به تفاسیر
و دلایل فوق انجام چنین تحقیقی در مورد طلاق و ارائــــه پیشنهادات درمانـــی وپیشگیری برای آن ازطرف اینجانب به عنوان یک مددکاراجتماعی لازم وضروری به نــظرمی رســید.

واژگان کلیدی پژوهش :

خانواده : در مورد خانواده تعاریف متعددی در منابع مختلف مجود دارد که به دو نمونه آن اشاره می شود .

" نهاد خانوادگی نظامی است که به تنظیم ، ثابت کردن و استاندارد کردن روابط
جنسی وتولید مثل انسانی می پردازد . رایج ترین صورت آن اتحاد زن و مرد
با فرزندان دردا خل یک خانوار است این نهاد یک سری نهاد های فرعی
مانند ازئواج ، نگهداری فرزندان وروابط خانوادگی را شامل می شود " .

" خانواده واحد اساسی جامعه شامل دو نسل که با ازدواج به هم پیوسته اند
واز نظرعاطفی با یکدیگر متکی اند و عهده دار مسئولیت رشد ، ثبات و حفظ هستند " .

ازدواج : ازدواج عبارت است از یک رابطه تائید شده اجتماعی بین دو بزرگسال میباشد .
ازدواج نقشهای مشخصی برای زن و شوهر معین می کند که مستلزم تعهدات ،
وظایف وحقوق دو جانبه است .

طلاق : طلاق عبارت است از ازاله نکاح (رابطه نکاح) با اجرای صیغه مخصوص .
درمان طلاق : اصول وروشهای درمانی برای زوجی که در فکر طلاق یا مواجه با
عواقب آن هستند .

تاریخچه :

سابقه طلاق به 20 قرن می رسد مذاهب مختلف همانطور که در زمینه ازدواج
و روابط زن مرد رهنمود ها و معیارهایی مقرر کرده اند به امکان قطع این
رابطه و نحوه ی آن نیز پرداخته اند . اما فقط در چند دهه اخیر است که
طلاق به عنوان یک مسئله جدی اجتماعی مطرح است . این از یک جهت نشان
دهنده قدمت معضلات مناسب زن ومرد در قالب خانواده است و از جهت
دیگر دلیلی است بر اینکه در گذشته خانواده از استحکام
بیشتری برخوردار بوده و طلاق امری نادر و استثنایی بوده است و شرایط
در هم ریزیو انحلال خانواده فقط در عصر حاضر است که حاد شده است .
روند تاریخی پدیده طلاق نشانگر آن است که هر چند از نظام زمینداری به

جامعه صنعتی وسرمایه داری نزدیک تر می شویم امکان و فراوانی طلاق
افزایش می یابد . محو تدریجی و بعضاّ ناگهانی نهادهای خاص جامعه فئودال ،
خانواده پدر سالار و نیز شرایطی که نگهدار ارکان خانواده سنتی بوده است
و در کنار رشد تضاد ها و تقابلهای روز افزون اجتماعی باعث فروریختن
سنت های کهن وجایگزینی ارزشهای اخلاقی واجتماعی تازه می گردد و
مفاهیم سنتی زندگی خصوصی و خانوادگی را متحول کرده و به مبارزه می خواند .
دورانی که مرد بر خانواده حاکمیت بلامنازع داشته باشد و زن همه چیز
خود را در شوهر خلاصه کند و جهانش محدود به محیط خانوادگی باشد سپری میشود .

گرچه هنوز هستند زنانی که از طریق شوهر با محیط خارج خانواده مربوطند و به
وسیله او و با چشم او به جهان می نگرند ، لیکن روند موجود نه زن را دیگر زن
در حــال سـازگــاربـاقـی مـی گــذارد و نـه مـرد را آن مـوجـود بـلا منــازع وهمــه کــــاره خانواده اش . جامه صنعتی از طریق رشد دادن فردیت ، وارد کردن زنان به فعالیت تولیدی و اجتماعی خارج از خانه ،تقویت استقلال اقتصادی افراد وبه تبع
آن کاهش بردباری آنان نسبت به یکدیگر، شناخت و تثبیت و افزایش حقوق
زنان ف قانونی کردن حق طلاق ، شهرنشینی ، مهاجرت از روستا به شهر تحرک
اجتماعی و اقتصادی وحلی بیشتر وگسترش تماسها و روابط اجتماعی ،

کاهش نفوذ مرد در خانواده و بسیاری از عوامل دیگر از این قبیل ، بر وضع
نهاد خانواده تاثیر می گذارد . اما به هر صورت جامعه صنعتی شکل قدیم خانواده
وروابط درون آن را تغییر داده و صورت جدیدی از خانواده پدید آورده است .
ظهورخانواده جدید ناشی از تغییرات پدید آمده در شرایط اجتماعی در قرن اخیر است .
از نتایجاین تحول می توان انتقال نقشهای اقتصادی ، حفاظتی ، آموزشی ، تفریحی
از خانواده بهجامعه را نام برداین انتقال کارکرد های خانواده ، به شکل روزافزونی
در حال تکامل است . تغییر نقش تولیدی و مصصرفی خانواده سنی و انتقال واگذاری
آن به نهاد های اجتماعی جدید زوال تدریجی خانواده سنتی را به دنبال دارد .

اشتغال و ورود زنان در امور اجتماعی نیز مزید بر علت می شود و به جایگزینی خانـــواده جدید با خانواده سنتی کمک می کند .

به هر حال اکنون خانواده جدید شکل حاکم و غالب خانواده است و خانواده سنتی
در موقعیت مغلوب و دفاعی قرار دارد . شکل کنونی خانواده تک همسری شده
ثمره تحول تاریخی طولانی نهاد خانواده رابطه زن و مرد است که اشکال
گوناگونی از قبیل چند همسری ، چند شویی ، خانواده پدر سالاری گسترده و محدود و...
را از سر گذرانده و در بیشتر جوامع به عنوان عالی ترین قالب تنظیم روابط زن و مرد به رسـمـیــت شـنـاخـت هــشـده اســت . اکـنـون دیـگر ، اشـکـال کـهـن ازدواج در بــیـشــتر جوامع متروک شده اند شکل جدایی و متارکه زن و شوهر نیز پس از طی مسیری تاریخی و آزمونها و تجاربغیر قابل شمارش انسانی به صورت کنونی اش در آمده ودیدگاهی است که حتی محافظه کارترین جوامع کاتولیکی طلاق را به عنوان
یک حق اجتماعی پذیرفته اند که آخرین آن سال1970 در ایتالیا بود که پس
از کشمکش طولانی کلیسا ودولت صورت گرفت . در هر حال امروزه طلاق هر چند امری منفی طلقی می شود که باید حتی المقدور از توسل به آن اجتناب شود .

اما جامعه نسبت به آن بردباری و قبول بیشتری نشان می دهد و مبادرت به طلاق را یک گناه اخلاقی طلقی نمی کند چرا که در واقع در پاره ای موارد اقدامی صحیح لازم وحتی اخلاقی است و با اینکه کمتر پیش می آید که برخورد جامعه به استفاده
از حق طلاق نظیر برخورد آنبه استفاده از حق ازدواج باشد و معمولا طلاق
نظیر مرگ احساس منفی و ازدواج نظیر تولد احساس مثبت می آفریند ، باید
قضاوت درمورد آن با در نظر گرفتن جوانب خاص هر مورد باشد .

پیشینه پژوهش :

مفهوم و تعریف طلاق :

معنای لغوی طلاق : طلاق مصدرر است و به معنای رها شدن آمده است و در اصطلاح عبارت است از پایان دادن زنا شویی به وسیله یکی از طرفین می باشد .

پایان دادن به زناشویی به وسیله طلاق یکی از تاسیات حقوقی است که مراحل مختلفی
را در مسیر تاریخ اقوام و ملل پیموده و تحولات گوناگونی را تحمل نموده است .
دانشمندان علوم اجتماعی و حقوقی نظریات مخالف و موافق ابراز داشته و تاکنون وضعیت ثابتی را در عالم علم حقوق نگرفته است .

طلاق در لغت به معنای گشودن گره است و گفته می شود که در رها کردن ،
واگذار کردن ، می گویند که فلان چیز طلاق است یعنی رهاست . هرکجا که
می خواهد می رود گویند که طلاق دادم فلان قوم را یعنی واگذاردم ایشان را و
در شــــرع از برای بر طرف کردن قید نکاح است .

روایت شده است از حضرت پیامبر اکرم (ص) فرموده : " که محبوب ترین
مباحات به سوی خداوند متعال نکاح است و مغبوض ترین مباحات در نزد خداوند
متـــــعال طلاق و مثل آن می باشد " .

ذکر این نکته بسیار ضروری است که طلاق به حکم آنکه مفاد آن قطع رابطه
زناشویی و انفصال و جدایی است . در نزد اسلام بسیار مبغوض و
مکروه است ولی ازآنجایی که گاه بر اثر عوامل مختلف و ضرورتها ، روابط
بین زوجین آنچنان تیره می شود که علاج منحصر به متارکه و قطع علاقه زوجیت است .

ناگفته نماند که روشها و سنن جاهلیت در باب طلاق یک به یک در اسلام منسوخ و تحریم گردید. درماده 1134قانون مدنی آمده است: طلاق باید به صیغه طلاق و در
حضورلا اقل دو شاهد عاقل مرد که حکم طلاق را بشنوند واقع گردد .

در ماده 1136 قانون مدنی آمده است : طلاق دهنده باید بالغ و عاقل باشد و قاصد و مختار باشد . طلاق گفتن شخص لال به وسیله اشاره کردن و افکـندن روسری به سر زن است .

تعریف طلاق :

طلاق مهمترین عامل ازهم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی
خانواده است . طلاق در لغت به معنی رهاشدن از عقد نکاح و فسخ کردن عقد
نکاح است و دیده ای است قراردادی که به زن و مردامکان می دهد تا تحت
شرایطی پیوند زناشویی خود را گسیخته و از یکدیگر جدا شوند .

طلاق بر انحلال یک ازدواج رسمی در زمانی که طرفین آن هنوز در قید حیاتند
و بعد از آن آزادند تا دوباره ازدواج کنند دلالت می کند . یا به عبارت دیگر
طلاق شیوه نهادی شده اختیاری پایان یک ازدواج است . متفکران و جامعه شناسان ، طلاق را یکی از آسیب های اجتماعی به شمار آورده ، بالا رفتن میزان آن را
نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقی و به هم خوردن آرامش خانوادگی و در
مجموع دگرگونی در هنجارهای اجتماعی محسوب می دارند و این مهم در زندگی خانواده هایی که شالوده آن به فقر اقتصادی وفرهنگی نهاده
شده است به چشم می خورد .

اززاین رو در تواریخ ملل قدیم یونان در ایران باستان و قوانین حمورابی مسئله
طلاق وجود داشته و غالبا نیز طلاق دهنده مرد بوده و زن در آن اختیاری نبوده است . بـــــا ملاحظه قوانـین دنیا می توان گفت که طـلاق تا اواخر قرن 19 در اروپا رسما ممــنوع بود .


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده

در ادوار مختلف تاریخ بشری، همواره نوعی رایزنی وجود داشته است، همواره برای مردم مسائل و مشکلات هر چند ساده و ابتدایی پیش می آمده و آنان دست دست استمداد به سمت کسانی چون ریش سفید طایفه و بزرگ خانواده دراز می کردند
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 183 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 235
مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه

قال رسول الله (ص) لا مظاهره اوثق من المشاوره – هیچ پشتوانه ای مطمئن تر از مشورت نیست.

با یکی دو کس مشاوره کن
کز یک آیینه پیش رونگری

در اموری که پر خطر بینی
وز دو آیینه پشت سربینی

«سعدی»

در ادوار مختلف تاریخ بشری، همواره نوعی رایزنی وجود داشته است، همواره برای مردم مسائل و مشکلات هر چند ساده و ابتدایی پیش می آمده و آنان دست دست استمداد به سمت کسانی چون ریش سفید طایفه و بزرگ خانواده دراز می کردند.

امروزه مشکلات انسانی پیچیده تر و دشوارتر گردیده و طبعاً متخصصینی را می طلبد که در حرفه های کمکی نظیر روانپزشکی، روان درمانی، مشاوره، مددکار اجتماعی و غیره تبحر کافی داشته باشند و بتوانند فرد را در رفع مشکلات کمک کنند.

فرایند مختلف مشاوره و روان درماین بیانگر این واقعیت است که تلاش علمی و حرفه ای برای بررسی و رفع مشکلات انسانی در جریان است. درمانگران و مشاوران با صرف وقت و استفاده از تجارب علمی و مهارت های شخصی خود به بررسی مشکلات می پردازند و راههایی برای مقابله با آنها ارائه می دهند و سعی می کنند به رابطه ای توأم با اطمینان و اعتماد با مراجع نایل آیند.

در دنیای امروز افسردگی بسیار شایع است. تقریباً از هر 4 ازدواج یکی به طلاق می انجامد، از هر 5 بزرگسال، یک نفر به روان درمانی نیاز دارد یا برای حفظ آرامش خود باید از استفاده کند. بیکاری و مشکلات اقتصادی نیز اندوهی مزمن در تمام طبقات جامعه ایجاد نموده و این موضوعی است که با صرف هزینه هنگفت هم نمی توان آن را حل کرد مگر آنکه توجهی آگاهانه و مسئولانه به مشکلات تحصیلی، رفتاری و خلقی دانش آموزان و کودکان و نوجوانان داشته باشیم و از تبدیل این مشکلات دانش آموزی به معضلات پیچیده خانوادگی و اجتماعی و شغلی آینده جلوگیری کنیم.

سالهاست که تصوری غلط در بین گروههایی از جامعه ما وجود دارد که: کودکی و نوجوانی دوران راحتی و فراغت از هر دغدغه و نگرانی است. در واقع وقت آن رسیده که این تصور را از ذهن بزرگترها بزداییم و آنان را هر چه بیشتر متوجه مسائل و مشکلات دانش آموزان کنیم.

مشکلاتی از قبیل: عنان گسیختگی و فرار از خانه، سوء مصرف الکل و دارو، افزایش مشکلات یادگیری و رفتاری و عاطفی، بی تعهدی و بی مسئولیتی، خودکشی و مشکلات بی شمار دیگری که دانش آموزان با آنها روبرو هستند و نیازمند کمک.

بیان مسأله:

تحولات اجتماعی و اقتصادی در دنیای امروز بر پیچیدگی روابط انسانی می افزاید و همین پیچیدگی ها افراد را در روابط اجتماعی خود با مشکلاتی روبرو می سازد. انسان ناگزیر است برای غلبه بر این پیچیدگی ها با دیگران ارتباط برقرار کند و با افراد متخصص و کارآمد مشورت کند.

وجود ناسازگاریهای عاطفی و اجتماعی در خانواده و مدرسه و محیط کار، روبرو شدن با مشکلات متعدد اقتصادی، تحصیلی، شغلی، جنسی، اخلاقی، نگرانی ها و ناراحتی های فکری همانند تضاد و تعارض با والدین و معلمین، تصمیم گیریهای مهم و اساسی نظر انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل و ... دلایل و شواهدی روشن بر ضرورت استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره است.

از این رو نقش و جایگاه مراکز مشاوره در تصمیم گیریهای عقلانی و کسب رضایت مندی از زندگی در دنیای فعلی اهمیت بسیاری دارد.

در این پژوهش به بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان) می پردازیم.

ضرورت و اهمیت تحقیق:

مسأله ارزشیابی بخش جدانشدنی از کار مشاوره می باشد. متأسفانه در کشور ایران به دلیل نوپا بودن مشاوره، فعالیت های انجام شده در این زمینه بسیار محدود است.

با توجه به اهمیت مشاوره، مراکز و خدمات مشاوره ای باید از پشتوانه تحقیقاتی قوی برخود باشند، زیرا پژوهش هایی در زمینه فوق موجبات رشد این علم و کارآیی بیشتر آن را فراهم می آورد.

با نگاهی به تأثیراتی که مشاوران در خلال مشاوره بر مراجعان می گذارند و ارائه دادن برنامه های متفاوت تخصصی برای مراجعان همانند برنامه های آگاهی دهنده در زمینه های مختلف، صرف هزینه های مادی و صرف وقت از طرف هر دو گروه (مشاوران و مراجعان) باید میزان تأثیرگذاری مشاوران و مراکز مشاوره راهنمایی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد.

اگر چه مشخص کردن موثر بودن مشاوره، بسیار دشوار است و بخشی از این دشواری به این نکته بر می گردد که بعضی مشاوران ارزیابی را فرایندی تهدیدآمیز می دانند، نه سازنده. ولی نمی توان از ارزیابی چشم پوشی کرد زیرا ارائه پیشنهادهای جدید و شناساندن کاستی ها و کمک به مشاوران تا در سطح بالاتر و حرفه ای تری عمل نمایند از پیامدهای ارزیابی می باشد.

در این پژوهش به بررسی میزان تأثیر مراکز مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان در کاهش مشکلات دانش آموزان می پردازیم تا با شناسایی زمینه های موفقیت و عدم موفقیت این مراکز بتوان اثربخشی خدمات مشاوره ای را افزایش داد و از این طریق در جهت تربیت نسلی پویا و سالم و با نشاط گامهای موثری برداشت.

اهداف پژوهش:

در پژوهش حاضر موارد زیر مورد نظر محقق می باشد:

1- استخراج مشکلات شایع دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجمن اولیا و مربیان شهرستان کرج.

2- بررسی میزان کارآیی مراکز در کاهش مشکلات شایع دانش آموزان.

3- بررسی میزان رضایت مندی مراجعان از عوامل دخیل در امر مشاوره در مراکز مشاوره و راهنمایی.

4- ارائه پیشنهادهایی در جهت افزایش رضایت مندی مراجعان.

تدوین فرضیه ها

نظر به اینکه پژوهش به صورت توصیفی و زمینه یابی است. به جای فرضیه محقق از پرسشهای پژوهشی استفاده کرده است.

پرسشهای پژوهشی:

1- مشکلات شایع دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان چه مشکلاتی است؟

2- مراکز مشاوره تا چه حد در کاهش مشکلات تحصیلی دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

3- مراکز مشاوره تا چه اندازه در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

4- مراکز مشاوره تا چه اندازه در کاهش مشکلات خانوادگی دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

5- برای بهبود امر مشاوره چه تغییراتی در مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان می توان انجام داد؟

تعاریف عملیاتی مفاهیم واژه ها:

مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده

امروزه موسسات متعددی در زمینه های متفاوت روان شناسی و مشاوره فعالیت می کنند. کلینیک های مشاوره نیز از جمله موسساتی هستند که خدمات مشاوره ای و روان درمانی را به مراجعان خود ارائه می دهند.

کلینیک راهنمایی و مشاوره بر اساس مصوبه شورای عالی جوانان متشکل از حداقل یک مشاور مرد، یک مشاور زن، یک مددکار اجتماعی، یک روان شناس بالینی یا یک روان سنج و یک روانپزشک است.

این گروه با یکدیگر به صورت تیمی همکاری می کنند. کلینیک ها و مراکز مشاوره اصولا به گونه ای طراحی می شوند که مراجعین در آن احساس آرامش نمایند و سعی بر آن دارند تا با ایجاد فضای آرام و دوستانه و بدون هیچ گونه از شدت ناراحتی مراجعین کاسته شود. در بعضی کلینیک ها و یا مراکز مشاوره که مراجعین کودک را می پذیرند ممکن است کودکان بر اساس یک برنامه روزانه یا هفتگی به کلینیک مراجعه کنند.

برای کودکان جوان تر غالباً از بازی برای ایجاد ارتباط سود جسته، لذا در این مراکز اتاق بازی درمانی پیش بینی شده است.

به طور کلی کودکان بسیار خردسال قادر نیستند، مسائل و مشکلات خود را بیان سازند. ولی می توانند آنها را به کمک بازی نشان دهند و برای این منظور می توان از اتاقهای بازی و اسباب بازیهای خاصی که انتخاب شده اند استفاده کرد.

وقتی کودکان بزرگتر مشکلات آموزشی خاص خود را ظاهر ساختند باید جهت برطرف کردن آنها از معلمین استفاده شود. در این میان نقش روان شناس این است که درباره نگرش ها و ساختمان کلی شخصیت فرد مطالعاتی انجام دهد و اگر شواهدی بدست آمد که کودک به خاطر وجود ناراحتی های عاطفی از یادگیری طفره می رود و در برابر آن از خود مقاومت نشان می دهد، تغییر دادن نگرشها و طرز تلقی او ضروری می نماید. (شاهپوریان، رضا، 1355، صفحه 24)

در کلینیک نیز همچون سایر موسسات درمانی به ایجاد رابطه حسنه ضرورتاً اهمیت داده می شود. قطع نظر از سوگیری ها و گرایشات مکتبی، نظریه های مکاتب در یک ویژگی اساسی با یکدیگر مشترکند. یعنی همه آنها مبتنی بر ایجاد یک رابطه ویژه انسانی بین بیمار و درمانگر می باشند.

(راهنمایی و مشاوره 1373 صفحه 173).

مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده به محلی اطلاق می شود که به فعالیتهای راهنمایی و مشاوره خانواده بر مبنای اساسنامه سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران بپردازد.

(شیوه نامه اجرایی مراکز مشاوره خانواده – سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان – 1378 ماده یک فصل اول)

اهداف مراکز مشاوره

1- کمک به دانش آموزان در شناخت بهتر خود (استعدادها، تواناییها، رغبتها، ارزشها، نگرشها و ...) به منظور ارتقای سطح فکر و اعتلای هر چه بیشتر توانمندی های خویش.

2- کمک به دانش آموزان در کسب اطلاعات لازم درباره موقعیتهای گوناگون زندگی (تحصیلی، شغلی، ازدواج، خانوادگی و جز آن) به منظور میل به سازگاری های لازم.

3- کمک به دانش آموزان در انتخاب و تصمیم گیریهای مهم زندگی مثل انتخاب رشته تحصیلی – شغل – همسرگزینی و ... به منظور برخورداری از سلامت روان

ادامه اهداف مراکز مشاوره

با افراد دیگر در خانه، مدرسه و جامعه.

9- کمک به دانش آموزانی که دارای مشکلات بحرانی و یا نیازهای مربوط به رشد هستند و به تنهایی قادر به رفع آنها نیستند.

10- کمک به جوانان در یادگیری مهارت های لازم و کسب اعتماد به نفس بیشتر جهت روبرو شدن با مسائل و مشکلات زندگی.

با عنایت به اهداف فوق وظایف ذیل را برای مراکز مشاوره در نظر گرفته اند.

1- مشاوره های فردی با جوانانی که دارای مشکل و یا نیاز خاصی هستند.

2- مشاوره های گروهی با گروه هایی از جوانان که دارای مشکلات مشابه هستند.

3- انجام مشاوره های گوناگون تحصیلی، شغلی، ازدواج و خانوادگی و برنامه ریزی برای استفاده بهینه از اوقات فراغت بر حسب نیاز جوانان.

4- معرفی خدمات مشاوره ای موجود در جامعه به جوانان.

5- کمک به جوانان به منظور شناسایی فرصتهای مناسب محیطی و درک تجارب خویش در سازگاری با واقعیت موجود.

6- تدارک انواع کمک های حرفه ای برای جوانان در جهت شناخت ویژگیها و توانمندیهای خویش به منظور نیل به مفهوم مناسبی از خویشتن.

7- مشورت با والدین، معلمان، صاحب کار و مسئولان و دیگر افرادی که به گونه ای در بهبود وضعیت جوانان موثرند.

8- کمک به جوانان در موارد بحرانی مانند مرگ عزیزان، شک در زندگی، تمایل و یا اقدام به خودکشی و ...

9- شناسایی منابع کمکی دیگر در جامعه و ارجاع جوانان به آنها بر حسب ضرورت.

10- تهیه و عرضه کمک های غیر مستقیم از طریق نشر پوستر، مجلات، بولتن های جزی، ایجاد خطوط ارتباط تلفنی به منظور رفع نیازمندیهای عمومی و افزایش سطح آگاهیهای جوانان.

11- ارزشیابی و پیگیری اقدامات مشاوره ای با جوانان به منظور اطمینان یابی از نتایج فعالیت های مشاوره ای در تغییر و بهبود وضعیت جوانان.

12- تحقیقات ضروری در ارتباط با مسائل و نیازهای جوانان به منظور دستیابی به بهترین شیوه های برخورد با آنها.

مشاوره در سال 1980 کمیسیون صادر کننده پروانه، انجمن آمریکایی کارکنان و راهنمایی (APGA) که ترغیب شد تا جهت مشاوران پروانه قانونی کار خصوصی صادر کند، مشاوره را به عنوان «... بکارگیری شیوه های مشاوره و سایر زمینه های علوم رفتاری در یاری رساندن به یادگیری چگونگی حل مشکلات یا تصمیم گیری پیرامون پیشه و حرفه، رشد فردی، ازدواج، خانواده یا سایر موارد بین فردی» تعریف کرد:

مشاوره به رابطه حرفه ای بین یک مشاور آموزش دیده و مراجع دلالت می کند. این رابطه معمولاً میان دو نفر است. اگرچه بعضی مواقع مشاوره با بیش از دو نفر صورت می گیرد. این رابطه برای کمک کردن به مراجعان جهت درک و روشن کردن نظرات آنها در مورد محیط زندگی خود و یا دادن راه رسیدن به اهداف انتخاب شده فردی از طریق انتخاب راههای سنجیده و با معنای فردی و حل مشکلات هیجانی و میان فردی برگزار می شود.

مشاوره یک جریان یادگیری است که معمولاً از طریق ارتباطی متقابل بین دو نفر – مشاور مراجع – انجام می گیرد.

در این رابطه، مشاور با داشتن مهارت های علمی در زمینه روانشناسی کاربردی و تجربه حرفه ای به مراجع کمک می کند تا هر چه بیشتر به خودآگاهی برسد و با کسب بینش واقعی، در برخورد با مشکلات حال و آینده اش بتواند تصمیم بگیرد.

مشاوره، تجربه ای است که در آن مراجع برانگیخته می شود تا درباره وضع خود، گرایشها و همچنین طرحهایی که به او در حل مشکلاتش یاری دهد بیندیشد.

مشاوره کوشش صمیمانه دو جانبه است که در آن واکنشها و احساسات مراجع بیش از هر چیز حائز اهمیت است.

به عقیده پاترسون مولف کتاب مشاوره و راهنمایی مدارس مشاوره رابطه ای تخصصی است که با طیب خاطر بوسیله فردی که به کمک روانی احساس نیاز می کند (مراجع) با فردی که برای تدارک آن کمک، کار آزموده است (مشاور) ایجاد می شود.

مشاوره، متضمن فکر کردن با مراجع درباره سوابق، رغبتها، فشارهای وارده بر او، بررسی امکانات عملی گوناگون و بالاخره اتخاذ تصمیم و عمل به آن است.

بدیهی است توجه عمده پویش مشاوره، معطوف کوششهایی است که مراجع به نفع خود بعمل می آورد یعنی در واقع تکیه روی از بین بردن مشکل نیست بلکه در کمک به فرد است که خود به حل مشکلش نائل شود.

5 هدف عمده مشاوره:

1- آسان کردن تغییرات رفتاری 2- افزایش توانایی مراجع در ایجاد و حفظ رابطه با دیگران 3- کمک به بالا بردن اثربخشی و توانایی سازگاری (سازش یافتگی) مراجعان 4- بهبود فرایند تصمیم گیری در مراجعان 5- تسهیل شکوفایی استعدادهای بالقوه مراجعان.

مشاور مهمترین رکن برنامه های راهنمایی است و چون معمولا از صلاحیت علمی و تخصصی لازم برخوردار است، در حل مشکلات دانش آموزان نقش تعیین کننده دارد. مشاور وقتی می تواند در کار خود دقیق باشد که از ویژگی های زیر برخوردار باشد.

از نگرشها، آرمانها، احساسات، ارزشها، تواناییها و محدودیت های خود آگاهی کافی داشته باشد.

از اعتماد به نفس، سلامت روان و پایداری عاطفی برخوردار باشد.

شخصیتی گرم و پذیرا و نسبت به دیگران علاقمند باشد.

احساسات و افکار شخصی خود را به مراجع تحمیل نکند، درباره امر به پیش داوری نپردازد و او را وسیله ای برای ارضای نیازهای روانی خود قرار ندهد.

نسبت به حالات درونی و نیازهای مراجعان خود، حساس باشند. به دنیای مراجع وارد شود یعنی مسائل را از دریچه چشم او ببیند بدون آنکه تحت تأثیر مراجع قرار گیرد.

دید علمی داشته باشد و مسائل را به شیوه منطقی حل کند.

از کار کردن با دیگران لذت ببرد و در رابطه اش با سایرین، انعطاف پذیر باشد.

در حرفه خود از مهارت، تجربه و تخصص کافی برخوردار باشد.

از امکانات تحصیلی و شغلی، منابع موجود در جامعه و سایر موقعیتهای اجتماعی آگاهی کلی داشته باشد تا بتواند در فرصتهای مناسب اطلاعات لازم را در اختیار مراجعان خود قرار دهد.

انجمن ملی راهنمایی شغلی 1949 چنین مطرح کرد که خصوصیات عمومی مشاوران باید علاقه عمیق به مردم و شکیبایی نسبت به آنان، حساس بودن به طرز نگرش و اعمال دیگران، ثبات هیجانی و عینیت، مورد اعتماد بودن و آشنا بودن با حقایق را شامل می گردد. بعدها انجمن آموزش و نظارت مشاوران (1964) شش خصوصیت اصلی را برای مشاوران قائل شد:

ایمان داشتن هر فرد، تعهد نسبت به ارزشهای فردی و انسانی، هوشیار بودن در مورد محیط و اطراف خویش، گشادگی اندیشه، درک خود و تعهد شغلی.

کمز و همکاران (1969) از مجموعه مطالعاتشان چنین نتیجه گرفتند که تفاوت عمده بین مشاوران موثر و غیر موثر، در عقاید و خصایص شخصی خود آنان است.

کمز دریافت که مشاوران موثر، سایر افراد را در جهت حل مشکلات و هدایت زندگی شان توانا و نه ناتوان می دانند. همچنین آنها مردم را قابل اطمینان، صمیمی، و با ارزش می دانند. آنها تمایل بیشتری به نزدیک شدن با افراد دارند تا با اشیا و معتقدند انسانها توانایی کافی برای روبرو شدن با مشکلات را دارند. و نیز بیش از اینکه مسائل خود را پنهان کنند خود را آشکار می کنند.

کمز و سوپر (1963) پی بردند که مشاوران موثر مراجعان خود را افرادی لایق، قابل اعتماد، دوست داشتنی و با ارزش می دانند و خودشان را نوعدوست و غیر سلطه گر می شمارند.

آلن پی برد که: «مشاور فردی است که با حالتهای عاطفی خود آشنا است و مشاور غیر موثر به لحاظ زندگی درونی خود کم وبیش ناراحت است. مشاوران موثر می توانند احساساتی مانند ناراحتی، خشم، تنفر و سایر احساسات به ظاهر منفی را در خود بپذیرند و بدون انکار یا تحریف آنها، کنترل بیشتری بر رفتارشان خواهند داشت. آنها به این دلیل که به واکنشهای هیجانی خود آگاه هستند، می توانند به جای آنکه به احساسات خود اجازه دهند تا بدون آگاهی هوشیارانه نسبت به آنها، بر رفتارشان تأثیر بگذارند، همانگونه که می خواهند عمل کنند.»

در مجموع خصوصیات شخصی مشاوران موثر را می توان اینگونه بیان نمود:

1- مشاوران موثر تجارب خود را می پذیرند و نسبت به آنها گشاده هستند.

2- آنان از ارزشها و باورهای خود آگاهی دارند.

3- آنان قادرند با دیگران رابطه ای گرم و عمیق ایجاد کنند.

4- آنان خود را به آن صورتی که واقعاً هستند به دیگران نشان می دهند.

5- آنان مسئولیت شخصی رفتار خود را می پذیرند.

6- آنان سطح آرزویی واقع گرایانه دارند.

خانواده ß دامنه تعریف خانواده از خانواده هسته ای که در آن پدر نان آور محسوب می شود، مادر زحمت های خانه را به عهده دارد و دو فرزند نیز در مجموعه خانواده حضور دارند تا خانواده های چند نفری که با یکدیگر زندگی می کنند، گسترده است. بین این دو خانواده حداقل از هشت نوع خانواده دیگر نیز می توان نام برد. خانواده گسترده، خانواده مختلط، خانواده غیر رسمی، خانواده تک والدی، خانواده گروهی، خانواده زنجیره ای (serial family) خانواده چند همسره (polyamous family) و خانواده ای که در آن زن و شوهر بدون ازدواج زندگی می کنند (cohabitational family) (کلدنبرگ و گلدنبرگ؛ 1991، سوارتس 1993؛ توماس، 1992)

خانواده ها را همچنین می توان بر اساس ساختار سازمانی آنها تعریف کرد که با توجه به معیارهایی نظیر پیوستگی، عشق و محبت، وفاداری و هدفمندی میان اعضا مشخص می شود. وجود ارزش های مشترک فراوان، علایق، فعالیت ها و توجه به نیازهای اعضا وجه تمایز میان خانواده، به عنوان یک گروه با کارکردی خاص ودسته ها یا گروه های سازمانی دیگر محسوب می شود.

خانواده ß خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است و مهمترین رکن جامعه را تشکیل می دهد. خانم دکتر نوابی نژاد خانواده کوچکی متشکل از افرادی است که از طریق پیوند زناشویی یا خونی با یکدیگر در ارتباط متقابل هستند و در کنار یکدیگر در واحد خاصی زندگی می کنند و دارای تجارب فرهنگی مشترکی می باشند. مشاوره ازدواج و خانواده درمانی 1376 صفحه 36

خانواده یک پدیده تاریخی و یک واحد اجتماعی است که واجد خصایص یک گروه یا یک نهاد است. خانواده به مجموعه ای از افراد اطلاق می شود که با هدف و منافع مشترکی زیر سقفی گرد هم می آیند. قائمی – علی – نظام حیات خانواده در اسلام 1375 – صفحه 20

خانواده عبارتست از یک شراکت کم وبیش پایدار با یا بدون فرزند.

ساموئل کنیک جامعه شناسی – ترجمه مشفق همدانی صفحه 226

از خانواده تعاریف دیگری نیز عنوان شده است و از همه آنها چنین برداشت می شود که خانواده نهاد اجتماعی است که از زن و مرد بر اساس قراردادی شرعی یا عرضی در یک مجموعه قرار می گیرند و با تولد فرزندان پیوند آنان پیچیده تر و غنی تر می گردد و اعضای این اجتماع دارای اهداف مشترک و هم چنین روابط عاطفی با یکدیگر می باشند و بروز هر نوع اختلال در هر یک از اعضای خانواده موجب بروز اختلال در سیستم خانواده می گردد.

کتاب های جامع آموزش خانواده انتشارات مدرسه

خانواده یک واحد اجتماعی است که بر اثر ازدواج یک زن و مرد پدید آمده وجود فرزندان آن را تکمیل می کند.

مشخصه های خانواده: 1- از قدیم الایام وظیفه تولید مثل، پرورش کودک، تولید اقتصادی و... را بر عهده داشته است.

2- افراد متفاوتی با وظایف مشترک و گوناگون در آن حضور دارند.

3- در این سازمان منافع مشترکی دنبال می شود.

4- حقوق متقابلی بین افراد یا اعضاء موجود است.

5- تماس مستمر و رویارویی بین اعضا وجود دارد.

6- روابط منظم و مشخصی بین اعضاء برقرار می گردد و این روابط غالباً صمیمی و همه جانبه است.

خانواده به طور کلی به دو قسم متعادل و نامتعادل تقسیم می شود. در خانواده نامتعادل اعضا از عهده انجام وظایف به خوبی بر نمی آیند و احساس آرامش و امنیت در آن وجود ندارد. خانواده نامتعادل به گروههای متعددی قابل تقسیم است که عبارتند از:

- خانواده گسیخته یا خانواده ای که اعضای آن مشخصا از هم پاشیده اند و در یک مجموعه زندگی نمی کنند. همچون خانواده طلاق و خانواده با پیوسته.

- خانواده گسسته که در آن گرچه اعضاء در کنار یکدیگرند، ولی با یکدیگر روابط مناسب ندارند. خانواده گسسته انواعی دارد که عبارتند از: خانواده آشفته: در خانواده آشفته یا بی سامان مهمترین عناصری که به شکل بارز آسیب خورده است، مدیریت و قانونمندی و تعامل مثبت اعضای خانواده با یکدیگر است.

در چنین خانواده ای هر کس ممکن است امیال و خواسته های خود را اجرا کند و هر کس به تناسب قدرتی که در اختیار دارد، می تواند دیگران را تحت سلطه خویش بگیرد. مانند دخترانی که از بیرون رفتن و ارتباط با افارد مختلف در جامعه به عنوان ابزاری برای تسلط بر افراد خانواده استفاده می کنند. خانواده بی سامان در حقیقت یک واحد اجتماعی سازمان یافته به شمار نمی آید، بلکه واحدی است متشکل از تعدادی افراد که بیشتر یک جمع را می سازند تا یک جامعه را.

خانواده قطبی ß منظور از خانواده قطبی خانواده ای است که در آن قدرت و سلطه روی فرد معینی چون پسر، مادر یا یکی از فرزندان متمرکز است. به چنین خانواده هایی اصطلاحاً پدر سالار، مادر سالار و یا فرزندسالار می گویند.

در خانواده های قطبی، مدیریت و اقتدار وجود دارد. ولی تعامل مثبت بین اعضای آن برقرار نیست. در چنین خانواده ایی سایر اعضاء خانواده استقلال و عزت نفس مناسب را ندارند. اعضای غیر مسلط، هر چند ممکن است نسبت به سلطه فرد مسلط معترض باشند لکن در خود توان کافی برای بیان اعتراض را نمی یابند. همین تعارض درونی موجب می شود، فرد نسبت به تواناییهای خود ناامید شود و خود را فردی ناتوان و در مجموع کم ارزش تلقی کند.

از میان انواع خانواده های قطبی، خانواده پدر سالار می تواند کم آسیب تر از انواع دیگر باشد در حالی که خانواده فرزند سالار خانواده ای است با زمینه آسیب پذیری زیاد.

هر چند خانواده پدر سالار از مزیت بیشتری نسبت به سایر انواع خانواده های قطبی برخوردار است، لکن چنین خانواده ای نیز در جهان امروز و در شرایط فعلی، خانواده ای متعادل به شمار نمی آید.

در جهانی که بیش از گذشته انسانها احتیاج به رشد عقلی، عاطفی و اجتماعی دارند، باید به همه آنان فرصت مناسب برای مواجه شدن با مسائل گوناگون زندگی را داد. فرزندان و زن خانواده احتیاج دارد در زمینه های مناسب با سن و جنس خود با مسائل مواجه شوند و در حد توان خود آنها را حل کنند. در خانواده پدر سالار چنین فرصتهایی در اکثر و اغلب موارد به افراد داده نمی شود. همه باید برای انجام هر کاری از قدرت مسلط پیروی کنند و هر کس نباید بدون اذن و اجازه او عملی انجام دهد و این قاعده کلی، ضرورت زندگی اجتماعی در جهان امروز را نادیده می گیرد.

در خانواده مادرسالار، علاوه بر اشکالی که در مورد خانواده های پدرسالار متذکر شدیم، موارد مشکل عبارتند از:

آسیب خوردن عزت نفس پدر که ناشی از ضعیف شدن نقش او در خانواده است.

از بین رفتن یک الگوی مناسب پدری برای فرزندان.

تصمیم گیری های گاه شدید و عاطفی مادر.

خانواده های فرزندسالار، ضمن آنکه ممکن است معایب دودسته خانواده های پدرسالار و مادرسالار را داشته باشد، اشکالات متعدد دیگری نیز دارند. در این خانواده ها، ضمن اینکه پدر و مادر هر دو خود را فاقد کفایت می بینند، تصمیم گیریهای هیجانی و گاه همراه با ناپختگی توسط آنان بسیار زیاد دیده می شود. مضافاً اینکه فرزندان دیگر ینز خود را در این بین ذیحق دانسته و یا موجب بالا رفتن تنشها در خانواده شده و یا نگرشی کینه توزانه نسبت به خواهر یا برادر خود پیدا می کنند. در هر حال خانواده های فرزندسالار معمولاً آسب پذیرترند و اغلب قانونمندی خاصی بر آنان حکمفرما نیست.

روی هم رفته به جای سلطه یک فرد در خانواده بهتر است قانون و تعامل مناسب عقلی، عاطفی، رفتاری در بین آنان حاکم باشد. پدر باید مدیر خانواده باشد و بر اساس مقررات و الگوهای تعامل سالم و سازنده مدیریت کند.

خانواده بی عاطفه ß خانواده بی عاطفه، خانواده ای است که اصلی ترین ابزار ارتباط یعنی عاطفه و همدلی بین اعضای خانواده را ندارد.

عواطف در خانواده اولین عامل تعادل به شمار نمی آید ولی عامل اصلی محسوب می شود. در یک خانواده متعادل، مقدم بر عاطفه، باید عقل حاکم باشد، ولی عقل وظایف خانواده را تکمیل نمی کند. این عاطفه است که باید در تمامی روابط خانوادگی جریان داشته باشد و حضور خود را نشان دهد. علاقه زن و شوهر نسبت به یکدیگر و محبت بی دریغ آنان نسبت به فرزندان، تضمین کننده یک خانواده خوب و متعادل است.

محبت در خانواده باید هم وجود داشته باشد، هم بیان شود و هم غیر مشروط باشد.

از جمله عوامل موجد محبت، توجه به شأن، شخصیت و نیازمندیهای همسر و سایر اعضا خانواده است. باید از خود محوری و خود میان بینی اجتناب کنیم تا بتوانیم در قلوب دیگران جایی پیدا کنیم. ضمناً باید از عواملی که موجب می شود محبت ما نسبت به دیگران خدشه دار شود و یا جایگاه محبت آمیز خود را در دل یکدیگر از دست دهیم، اجتناب کنیم. از آن جمله فراموش کردن خطاها اشتباه ها و اعمال و رفتاری است که از فرد مقابل سرزده و در شخصیت و ذهن ما اثر منفی می گذارد. چنین خاطراتی را بهتر است آگاهانه به فراموشی بسپاریم.

هرگز نباید عملاً یا تلویحاً ابراز کنیم که اگر فلان کار را انجام دهی تو را دوست دارم و یا چون کار معینی را انجام نداده ای دوستت ندارم. دوست داشتن و نداشتن نمی تواند ابزار مناسبی برای تشویق و تنبیه اعضای خانواده باشد.

به این ترتیب محبت غیر مشروط، بستری مطمئن برای رشد روانی اعضای خانواده، به خصوص فرزندان خواهد بود.

اختلالهای یادگیری

بخش مربوط به اختلالهای یادگیری شامل اختلال در خواندن، اختلال در ریاضیات، اختلال در بیان نوشتاری و اختلال یادگیری است که به گونه ای دیگر مشخص نشده است.

ویژگیهای تشخیصی

اختلالهای یادگیری زمانی تشخیص داده می شوند که پیشرفت فرد در آزمونهای استاندارد شده فردی برای خواندن، ریاضیات و بیان نوشتاری اساساً پایین تر از سطح سنی، هوشی و تحصیلی مورد انتظار باشد. مشکلات یادگیری در پیشرفت تحصیلی یا فعالیتهای روزمره ای که مستلزم مهارتهای خواندن، ریاضیات و نوشتن است به میزان قابل ملاحظه ای اختلال ایجاد می کنند. با انواع روشهای مختلف آماری معنادار بودن هرگونه تفاوت یا ناهمخوانی را می توان تعیین کرد. در تعریف فوق منظر از اساساً پایین تر عبارت از تفاوت بیش از 2 انحراف معیار بین پیشرفت تحصیلی و هوشبهر است. البته گاهی تفاوت کمتر (یعنی بین 1 تا 2 انحراف معیار) بین پیشرفت تحصیلی و هوشبهر هم به کار برده می شود، به ویژه در مواردی که عملکرد فرد در آزمون هوشی با اختلال مربوطه در پردازش شناختی و یا یک اختلال روانی توام، بیماری جسمانی یا زمینه قومی یا فرهنگی فرد همخوانی داشته باشد. اگر یک نقیصه حسی وجود داشته باشد، مشکلات یادگیری باید علاوه بر آنهایی باشند که معمولا همراه با آن نقیصه دیده می شوند. اختلالهای یادگیری ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابند.

ویژگیها و اختلالهای توأم

امکان دارد که اختلالهای یادگیری با روحیه ضعیف، عزت نفس پایین و کمبودهایی در مهارتهای اجتماعی همراه باشد. میزان ترک تحصیل کودکان یا نوجوانانی که اختلال یادگیری دارند حدود 40 درصد گزارش شده است (و یا حدود 5/1 برابر میزان متوسط). بزرگسالانی که اختلال یادگیری دارند ممکن است در زمینه های استخدامی یا سازگاری اجتماعی با مشکلات جدی مواجه شوند. در بسیاری (یعنی بین 10 تا 25 درصد) از افردی که اختلال سلوک، اختلال لجبازی و نافرمانی، اختلال کاستی توجه – بیش فعالی، اختلال افسردگی عمده یا اختلال افسرده خوبی دارند، در عین حال اختلال یادگیری هم دیده می شود. شواهدی در دست است که نشان می دهد تأخیرهای در رشد زبان ممکن است با اختلالهای یادگیری (به ویژه اختلال در خواندن) همراه شوند، هر چند احتمال دارد این تأخیرها آنچنان شدید نباشند که تشخیص جداگانه ای تحت عنوان اختلال ارتباطی را مطرح کنند. همچنین اختلالهای یادگیری ممکن است با میزان بالای از اختلال در هماهنگی حرکتی مربوط به رشد همراه باشند.


اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل بررسی علل فرار دختران و پسران از خانه

همه می خواهند جوانانی برومند و شایسته داشته باشند که به آنها افتخار کنند جهت حرکت دین و مذهب ، اخلاق ، روانشناسی و سایر علوم در حیطه ارتباطات و اخلاقیات و سنن و آداب و رسوم اجتماعی و دیدگاه کلی حاکم بر خانواده نیز در همین راستا و برای نیل به این مقصود است اما متاسفانه می بینیم که همه این تلاشها و کوششها برای برآوردن این خواست و آرزو کافی نیست آما
دسته بندی حقوق
فرمت فایل doc
حجم فایل 66 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 68
بررسی علل فرار دختران و پسران از خانه

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
فهرست

صفحه

مقدمه

………………………………………………………………..

1

فصل اول

نوجوانان

مبحث اول :

تعریف نوجوانان ……………………………………………..

5

مبحث دوم :

تحلیل کارشناسی …………………………………………….

10

فصل دوم :

خانواده

مبحث اول :

اهمیت خانواده ……………………………………………...

13

مبحث دوم :

ضرورت بازسازی نهادهای اجتماعی ………………………...

23

مبحث سوم :

آمار به دست آمده …………………………………………..

29

فصل سوم :

علل فرار نوجوانان

مبحث اول :

عوامل موثر در فرار ………………………………………….

31

مبحث دوم :

فقر …………………………………………………………...

37

مبحث سوم :

طلاق …………………………………………………………

44

مبحث چهارم :

اختلافات خانوادگی …………………………………………

48

فصل چهارم :

تحلیل بزهکاری

مبحث اول :

عوامل بزهکاری اطفال ……………………………………...

51

مبحث دوم :

کانون اصلاح و تربیت ……………………………………….

55

مبحث سوم :

سیاست های قضایی در خصوص نوجوانان ………………….

57

مبحث چهارم :

فرار از خانه به تنهایی جرم نیست ……………………………

64

فصل پنجم :

نتیجه

مبحث اول :

راه چاره کدام است ؟………………………………………

66

فهرست منابع

………………………………………………………………

67

مقدمه :

همه می خواهند جوانانی برومند و شایسته داشته باشند که به آنها افتخار کنند جهت حرکت دین و مذهب ، اخلاق ، روانشناسی و سایر علوم در حیطه ارتباطات و اخلاقیات و سنن و آداب و رسوم اجتماعی و دیدگاه کلی حاکم بر خانواده نیز در همین راستا و برای نیل به این مقصود است اما متاسفانه می بینیم که همه این تلاشها و کوششها برای برآوردن این خواست و آرزو کافی نیست . آمار وحشتناک زندانیان ، افزایش اعتیاد و جرم و بزهکاری ، افزایش باندهای فساد ، فرار دختران از خانه ، روابط نا مشروع و لجام گسیخته بین نسلهای جوان همه و همه شاهد این مدعا است .

خانواده ، اولیای مدرسه ، مربیان تربیتی ، سخنوران مذهبی ، مشاوران مدارس همه دست اندرکار تربیت نسل جدید هستند اما ظاهراً تربیت است و نتایج برعکس می دهد . دین ستیزه خزنده در سطح مدارس ، نتیجه تعبیر خاص و تحمیل گرایانه از دین و توسل به خشونت و زور در امور پرورشی است . به این مسائل باید فرزند سالاری ، از بین رفتن ارزش کار و تحریف معنای آن ، ساعات زیاد بیکاری نسل جوان و زیاده خواهی و رایگان خواهی و مطالبت زیاده از حد بعضی از جوانان و بسیاری مسائل دیگر فرهنگی و اجتماعی را افزود .

پدری که تمام ساعات روز را خارج از منزل است ، مادری که تند خو و عصبی مزاج است نمی تواند با نوجوان و جوان خود ارتباط دوستانه متقابلی داشته باشد . فرزندان همواره نیازمند محبت هستند و بسیاری از خودکشی ها ، فرار از خانه ها ، تظاهر به بیماریها و به منظور جلب محبت خانواده صورت می گیرد به خصوص در مورد مادران که مظهر مهر الهی و محبت و عشق و صفا در خانواده هستند .

مادری که دائم با گله و شکایت محیط خانه را بر می آشوبد با سخن چینی بین اعضاء خانواده و پدر ، رابطه بین آنها را به هم می زند و غم و غصه و افسردگی فرزندانش را به عنوان یک زنگ خطر نمی بیند و درک نمی کند نمی تواند یک مادر کامل باشد .

کادر فهمیده و خردمند از رنج و محرومیت های زندگی خود برای فرزند سخن نمی گوید و از زندگی یک تصور سیاه و زشت نمی سازد بلکه او را با خوبیها و امیدها آشنا کرده به لطف و محبت خدا امیدوار و او را در مسیر رشد و تکامل به سوی یک آینده زیبا قرار می دهد ، سن بلوغ ، سن زندگی طوفانی است .

جوان یک آتشفشان در حال جوشش یک اقیانوس پر تلاطم می ماند . در این شرایط روحی نصیحت و حرف مثل خس و خاشاک یا قایق کوچکی است که در اولین مواجهه با امواج طوفانی در هم شکسته و نابود می شود . برای ارتباط برقرار کردن با این جوان باید ابتدا خشم و خروش او را کنترل کرد و با او با محبت و عاطفه ، با صمیمیت ، با هر مادرانه و با شخصیت دادن در اجتماع و خانواده آرامش بخشید یک دریای آرام در یک نسیم و آفتاب ملایم و در موقعیت مکانی و زمانی مناسب بهترین موقعیت برای قایقرانی و ماهیگیری است . به فرزندانمان بفهمانیم که آنها مایه امید و شادی و نشاط ما هستند نه موجوداتی مزاحم و سربار زندگی .

طبق دستورات معصومین ابتدا به آنها درآمد داشتن و استقلال و خود کفایی و فرد مقیدی بودن برای جامعه را آموزش دهیم و بعد شیوه خرج کردن و طلبکار بودن و انتظارات رویایی داشتن . اگر آنها سختی و لذت کار را بچشند هرگز دنبال هوا و هوس و ناهنجاریها و ضد ارزشها نخواهند رفت از سپردن کارها و مسئولیتها به آنها نهراسیم کاری کنیم که خود را باور کنند . استعداد خدادادی خود را بشناسند و در جهت شکوفایی آن گام بردارند.

زندگی زیباست به آنها کمک کنیم تا زیبائیهای واقعی آن را بشناسند و از زشتی های آن روبرگردانند زشتی هایی که از رفتقت ها و دوستی با افراد ناباب و به خاطر کم محبتی خانواده روی می دهد .

( اینک که برای ما هر امیدی به نومیدی مبدل گشته است ، خداوندگار را نگر که به جای ما فرشتگان مطرود و در به در شده دل به مسرتی تازه خوش کرده و به آفریدن آدمی پرداخته و به خاطر وی جهانی تازه آفریده است !

پس ای امید بدرود باش و ای ترس تو نیز مرا ترک کن و ای پشیمانی از من دوری گزین!

در من که سرچشمه خوبی خشکیده است تو ای بدی و پلیدی به جای خوبی و خیر جایگزین باش . زیرا چون تو باشی . قلمرو آفرینش را با یزدان دو بخش خواهم کرد و من بر تیمی از آن فرمانروایی خواهم کرد .

شاید از آن تیم که خاص پروردگار است بخشی نیز بهره من گردد .

چنانکه خواهد شد و دیری نمی پاید که این جهان نو ، و این آدمیان بر تسلط من آگاهی خواهند یافت . )

« میلتون »

منظومه چهارم گفتگوی شیطان

از بهشت گمشده .

بزهکاری مجموعه جرائمی است که در زمان و مکان معین به وقوع می پیوندد .

کتله دانشمند بلژیکی اولین کسی است که با بررسی آمارهای مختلف ، اثرات عوامل طبیعی و اجتماعی را مورد تحقیق قرار داده معتقد است که بزهکاری ، پدیده ای است که بدون توجه به بزهکار می توان آن را مورد مطالعه قرار داد . به عقیده او ازدیاد و تقلیل جرائم و تغییرات احتمالی انواع بزه ها را از لحاظ زمان و مکان ، با توجه به عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و مذهبی بایستی بررسی کرد . برای ارائه علمی بزهکاری، تعداد کل جمعیت کیفری یک منطقه و جمعیت کل همان منطقه هم مقایسه می شود و میزان کاهش و یا افزایش بزهکاری با توجه به چند درصد از مقایسه آمارها به دست می آید .

تعریف نوجوان :

نوجوانی : یک دوره در توسعه شخصیت فرد انسان بین آغاز بلوغ کامل ، اغلب به عنوان مترادف با دوره جوانی خوانده می شود و معمولاً این دو را بین سنین 10 تا 18 سالگی می دانند .

جوانی : دوره ای از زندگی انسان که بعد از سالها نوجوانی می رسد و از سنین 18 تا 25 سالگی است برخی این دو را از سنین 15 تا 25 سالگی می دانند .

در این دو دوره از زندگی یعنی نوجوانی و جوانی انسان تحت شرایط روحی و روانی خاصی قرار دارد که خواسته ها و انتظارات و شخصیت او را تحت تاثیر قرار می دهد و محیط اطراف و جو خانوادگی تاثیر بسزایی در روحیات فرد دارد .

شکل دادن الگوهای سالم از آغاز دوران نوجوانی ، بسیار آسانتر از تغییر دادن الگوهای رفتاری مخاطره آمیزی است که پیش از این شکل گرفته است .

ارتباط مداوم ، مثبت و عاطفی با یک فرد بزرگسال مهربان ، به جوانان احساس امنیت و اطمینان می بخشد .

نیازهای عمیق عاطفی که برخی از دختران را به فرار و افتادن در دام حوادث سوق می دهد . فرار ، نوعی اعتراض ساده دلانه دختران سرگردان ، به وضع موجود در خانواده است و تمنای محبتی که از آنها دریغ کرده اند ، همانگونه که خودکشی های زنانه و دخترانه فریادی خاموش برای جلب توجه همسر یا والدین به شمار می آید . در بعضی خانواده ها والدین توجهی به این نیاز فرزندان ، بویژه دختران نوجوان خود ندارند و گمان می کنند که با تامین خوراک و لباس ، پوشاک و مسکن و رفع دیگر نیازهای مادی آنها ، از قبیل هزینه تحصیل و جهیزیه وظیفه خود را در قبال این تشنگان مهر و عاطفه ، انجام می دهند ، چنین والدینی دختران خود را در چهار چوب تصورات دوران جوانی خود می خواهند مطیع و سر به راه باشند نمره خوب بگیرند . جز مسیر مدرسه و خانه، راه دیگری نشناسند و لحظه ای از نگاه تیز بین و سختگیرانه شان دور نمانند …..

ولی غافل از اینکه نوجوانان نیازهای دیگری هم دارند . تفریح و سرگرمی و نشاط می خواهند ، محبت و توجه می خواهند ، دوست دارند ، پدر و مادر را نه چون نظاره گری عادی از احساس بلکه همدم و مونس غمخوار و مهربان ببیند تا در رویارویی با یک مشکل فردی و اجتماعی بتوانند بدون هیچ دلهره و نگرانی با پدر و مادر درد دل کنند و راه چاره ای بجویند .

پدر و مادر باید به این نکته توجه کنند هر مشکلی که برای نوجوان به وجود می آید ، وی علت آن را از جانب پدر و مادر خود می داند .

نوجوان ممکن است بعضی از راهنمایی ها و توصیه ها را قبول کند و بعضی از آنها را رد کند . این قسمتی از رشد فکری دوران جوانی است .

پدر و مادر باید بدانند تغییر خلق و خوی نوجوانان کاملاً طبیعی است .

این تغییر مربوط به عوامل مختلف و هیجانی است که در این سنین وجود دارد .

در این سن نوجوان اشتباه می کند و به اشتباه خود پی می برد و تجربه می آموزد .

دوران نوجوانی زمانی بین دوره کودکی و بزرگسالی است . در این مرحله فرزند شما از حالت کودکی بیرون آمده و نوجوان شده است .

در این دوران نوجوان به سرعت رشد می کند بطوری که قد دختران شما ناگهان افزایش می یابد و ظاهر او به شکل خانمی در می آید . یا موهایی در صورت پسر شما ظاهر می شود و عظلات او قوی و صدای او تغییر می کند .

غیر از رشد جسمی ، تغییرات مهمی در این دوره اتفاق می افتد که به تعبیر عده ای تولد جدید نامیده می شود و عبارت است از :

1- رشد سریع جسمی 2- رشد روانی 3- رشد جنسی 4- رشد اجتماعی

5- تحصیل و دانش آموختن 6- تغذیه 7- مسائل و مشکلات دستگاه تناسلی

دوران نوجوانی دوران بسیار پیچیده و مشکلی است بطوری که نوجوان اعتراض می کند و ادعاهایی دارد . پدر و مادر باید بدانند که این دوران زودگذر است زیرا نوجوان دوران کودکی را پشت سر گذاشته و وارد مرحله جوانی شده است . او می خواهد از حالت تابع بودن به حالت استقلال برسد . بعضی از نوجوانان از این مرحله به سادگی و راحتی می گذرند و هم پدر و مادر هم نوجوان مشکلی ندارند ولی بعضی از مواقع ممکن است حالت هیجان ، برخورد و تمرد به وجود آید که این مرحله برای نوجوان و پدر و مادر بسیار مشکل خواهد بود . بنابراین پدر و مادر باید در نظر داشته باشند که هر نوجوانی با نوجوان دیگر تفاوت دارد . همانطور که هر نوجوانی از نظر رشد جسمی با نوجوان دیگر متفاوت است از نظر رشد روانی هم با نوجوانان دیگر متفاوت است .



اعتماد شما سرمایه ما

معرفی و دانلود فایل کامل مقاله بررسی خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان

مقاله بررسی خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان در 33 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 24 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
مقاله بررسی خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

مقاله بررسی خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان در 33 صفحه ورد قابل ویرایش


چکیده

مقله حاضر به بررسی خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان می پردازد. در این مقاله به مسائلی چون تربیت، اهمیت و ضرورت تربیت، عاملان تربیت، معنی و مفهوم ناسازگاری، مساله سازگاری و ناسازگاری، حالات و رفتار کودکان بیقرار، بیقراری در چه کسانی، عوامل بیقراری و راه درمان آن می پردازد. درباره اهمیت و ضرورت تربیت می توان گفت که تربیت ضروری حیات انسان است. آنکس که تربیت نیافته نه تنها خود را تلف خواهد کرد بلکه از لحاظ اجتماعی زیان عظیمی از او متوجه مردم نیز خواهد شد. کودک چون گیاهی است که برای رشد خود احتیاج به امکانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگویان، استعمارگران، جنایتکاران و جانیان همه زاده تربیت غلطند، بهمانگونه که پاکان، پرهیزکاران و خادمان حقیقی جامعه از تربیت صحیح به چین موقعیتی رسیده‌اند در تجمع اگر تمدن نباشد تربیت نیست.
تربیت بر این اساس دارای اهمیت و آثار فردی و اجتماعی است در جنبه فردی رشد مادی و معنوی و در جنبه اجتماعی برای ترقی، امنیت و فراغ جمع، اهمیت برای نژاد کنونی اهمیت زندگی و مرگ است. بهتر است آدمی خود را بجای کودک بگذارد و یا حیاتش را در جامعه ای بی بند و بار تصور کند تا از اهمیت آن سردرآورد.


فهرست

مقدمه ?

تربیت چیست ?

ضرورت و اهمیت تربیت ?

عاملان تربیت ?

معنی و مفهوم ناسازگاری ?

علل و انگیزه‌های ناسازگاری ?

مسأله سازگاری و ناسازگاری ??

وجود کجروی نشانه چیست؟ ??

سنین مورد بحث ??

نوع لغزشهای و انحرافات ??

قابل درمان بودن آن‌ها ??

حالات و رفتار کودکان بیقرار ??

بیقراری درچه کسانی ??

بیقراری و شرایط مختلف ??

الف- عوامل مربوط به خود کودک ??

ب- علل مربوط به دیگران ??

درطریق درمان ??

فهرست منابع ??





مقدمه:

دریافت تربیت حقی است برای فرزندان، و طبعا جهت ما تکلیفی سنگین بهمراه دارد. آنها نیاز دارند که ساخته شوند و بعمل آیند، فردی مفید بحال خود و جامعه و پیرو مکتب اندیشیده‌ای باشند و بدیهی است که وصول بچنین مقصدی بدون یاری پدر مادر امکان‌پذیر نیست و آنها برآورده شدن این خواسته و رفع این نیاز را از پدر و مادر خود طلبکارند.

بعنوان اینکه ما پدر یا مادریم تربیت فرزندان مهمترین وظیفه ماست و ما در قبال آن نزد خدا و مردم و نیز از خود طفل و وجدانمان مسولیت داریم. انجام این مسولیت بوجهی نیکو مورد سازش عقل و سستی و سهل‌انگاری در آن عقوبت‌آور است. اینکه همه بخواهند پدر و مادر خوبی باشند جای سخنی نیست. ولی اشتباه در این است که برخی خوب بودن را تنها در این امر می‌بینند که نیازهای بدنی کودکان را برآورده سازند و برای جنبه‌های روانی و اخلاقی آنان ارج و بهائی قائل نیستند. از سوی دیگر این مساله مطرح است که خیلی از پدر و مادرها فکر نمی‌کنند برای تعلیم و تربیت فرزندانشان احتیاج به آموزش و آگاهی داشته باشند. گمان دارند در امر تربیتی آگاهی ضروری نیست و یا‌ آنچه ضروری است میدانند و از آن اطلاع دارند. در تربیت این مساله مطرح است که ما میخواهیم سرمایه‌های مادی و معنوی خود را به او منتقل کنیم، از موجودی که شدیدا وابسته به غرایز است انسانی ایده‌آل با اندیشه‌های عالی فداکاری و ایثار و طالب شهادت بسازیم و این کار هنر و معرفت لازم دارد. بهنگامی که دستهای ما در این زمنیه خالی باشد چگونه از عهده انجام آن برخواهیم آمد.



تربیت چیست:

قبلا ضروری است که بدانیم تربیت چیست و چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ دارای چه ابعاد و مسائلی است؟ برای تربیت تعریف‌های متعددی شده است از جمله آنکه گفته‌اند: تربیت کوشش و تلاش آگاهانه انسان برای ایجاد تغییرات مطلوب است و بدیهی است که معنی مطلوب و طرز برداشت از آن در جوامع مختلف فرق می‌کند، چه بسا که امری در جامعه‌ای مطلوب بحساب آید و در جامعه دیگر نامطلوب. برخی را فنی میدانند که در سایه آن نشو و نمای قوای انسانی را در دوره‌های مختلف زندگی به تناسب سن و رشد یاد میدهند و در این انتقال جنبه‌های علمی و تجربی مورد استفاده قرار میگیرند.

ما از طریق تربیت سعی داریم به کودک را ه تمتع از زندگی را بیاوزیم، قوای جسمی و روحی او را برای وصول به کمال مطلوب مقدر بپرورانیم. تفکر و احساس و عمل اندیشیده را به نسل جدید منتقل سازیم. تمدن بشری را ارزیابی، متراکم و مترقی کرده و به نسل جدید سرایت دهیم، استعدادها و قوای پنهانی طفل را آشکار کرده و بسوی اهداف مورد نظر جهت دهیم.

ضرورت و اهمیت تربیت:

تربیت ضروری حیات انسان است. آنکس که تربیت نیافته نه تنها خود را تلف خواهد کرد بلکه از لحاظ اجتماعی زیان عظیمی از او متوجه مردم نیز خواهد شد. کودک چون گیاهی است که برای رشد خود احتیاج به امکانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگویان، استعمارگران، جنایتکاران و جانیان همه زاده تربیت غلطند، بهمانگونه که پاکان، پرهیزکاران و خادمان حقیقی جامعه از تربیت صحیح به چین موقعیتی رسیده‌اند در تجمع اگر تمدن نباشد تربیت نیست.

تربیت بر این اساس دارای اهمیت و آثار فردی و اجتماعی است در جنبه فردی رشد مادی و معنوی و در جنبه اجتماعی برای ترقی، امنیت و فراغ جمع، اهمیت برای نژاد کنونی اهمیت زندگی و مرگ است. بهتر است آدمی خود را بجای کودک بگذارد و یا حیاتش را در جامعه ای بی بند و بار تصور کند تا از اهمیت آن سردرآورد.

عاملان تربیت:

تربیت در خلاء صورت نمی‌گیرد، در اجتماع، در محیط خانواده و بیرون و تحت شرایط و تاثیر پدیده‌هاست. آدمی، خواسته و ناخواسته تحت تاثیر پدر ومادر معلم، دوستان، معاشران، فرهنگ جامعه، سینما، رادیو، تلویزیون، مجلات، مردم اجتماع عوامل سیاسی و اقتصادی، شرایط جوی، تغییرات آب و هوائی و .. است، آنچه مهم بنظر می‌رسد این است که این عوامل تا حدود امکان باید تحت کنترل درآیند تا حاصل و ثمره تربیت نیکو و ارزنده باشد.

الف- خانواده: بنظر ما خانواده مهمترین عامل تربیت است و تنها به پدر و مادر محدود نمی شود که البته آن‌ها جای خود دارند، بلکه عمو، عمه و دائی، خاله، برادر و خواهر و همه کسانی که در زیر یک سقف زندگی می‌کنند و یا بگونه‌‌ای با کودک در ارتباط بیشتری هستند بحساب خانواده میآیند.

در امر خانواده‌ مساله سازمان مهم است، اینکه پدر و مادر نسبت بهم و در قبال هم چه وظایفی را برعهده دارند و در برابر کودک چگونه‌اند، اینکه پدر چه کاری را در خانه برعهده میگیرد و مادر چه کاری را؟ خود مساله‌ای است که در تربیت اثر میگذارد . در امر تربیت نقش فرهنگی و اقتصادی خانواده سرنوشت‌ساز است باید دید اندیشه والدین یا سطح دانش و آگاهیشان، نوع انضباط قابل قبول برا‌ی آنها، وضع درآمد و کیفیت مصرف، در خانواده چگونه است و آنها در برابر هم و در برابر کودک چه موضعی دارند.

باید دیدروابط پدر و مادر باهم چگونه است، وضع اخلاقیشان، کیفیت در درگیری و دعوا نزاعشان، سخنانی که مابینشان رد و بدل میشود چگونه است. حدود تنبیه و تشویق، کیفیت بهره‌مند کردن کودک از مواهب زندگی در آنان خانه به چه صورتی است. والدین چه اعتقاداتی دارند، چه فسادها و آلودگی‌هائی در خانه وجود دارد. اخلاق و معاشرتشان به چه صورت است.

در امر تربیت در خانواده نقش پدر مهم است و نقش مادر مهمتر، این امر بدان خاطر است که میزان توقف طفل در خانه و در کنار مادر به مراتب بیشتر از پدر است، بعلاوه رابطه انس الفت و علاقه طفل نسبت به مادر بیشتر است کودک با شیر‌ مادر تغذیه شده و با طپش او انس گرفته و بخواب رفته است.

سنین مورد بحث:

قبلا بدنیست از مراحل مختلف حیات سخن بگوئیم. آدمی از بدو تولد تا سنین پیری و کهولت مراحلی را طی میکند که هرکدام در رابطه با خود مسائلی ویژه‌ دارد.

- مرحله‌ای از آن دوران کودکی خوانده می شود که از نظر ما سنین تا پایان 12 سالگی رادر بر می‌گیرد. والبته خود به چهار مرحله: کودکی اول (تاسه سالگی)، کودکی دوم (تا 7 سالگی)، کودکی سوم (تا 9 سالگی) و کودکی چهار (تا 12 سالگی) قابل تقسیم است.

- مرحله نوجوانی از پایان 12سالگی (دردختران یکی دوسال زودتر) آغاز و تا آغاز بلوغ را دربرمیگیرد. (حدود سن 14 برای دختران و 16برای پسران) و البته در این مرحله نوساناتی دیده می‌شود و گاهی بلوغ در پسران مثلا تا حدود سن 17سالگی هم به تاخیر می‌افتد.

- مرحله بعدی شامل جوانی، میانسالی، بزرگسالی (کمال) و پیری است که برای افراد طبیعی فرجامش پس از طی این مراحل مرگ خواهد بود.

موضوع مورد بحث ما در رابطه ب کجروی‌های کودکان و نوجوانان است که بندرت مبحث هر مربوط به بلوغ را در بر میگیرد.

نوع لغزشهای و انحرافات:

لغزشهای بسیاری در این مرحله از حیات متوجه نسل ماست که هرکدام در رابطهخ با سن ویژگیهائی دارند. مثلا مسأله‌ دزدی هم برای نوجوان مطرح است و هم برای کودک. ولی در برخی از مراحل کودکی وضع بگونه‌ای است که حتی بزحمت می‌توان نام دزدی بر اعمال او نهاد.

نوع بزهکاری‌ها و لغزش‌ها بسیار متنوعتند و اهم آنها بدینقرارند که ذکر میشوند:

- تخلف از مقرارت که در کودک و نوجوان وجود دارد ولی با انواع متفاوت و البته در سنین نوجوانی این امر به اوج میرسد و در بلوغ نیز افزونتر میشود.

- مسأله‌ ولگردی که برای کوکان اغلب غیر ارادی و برای نوجوانان ارادی و توأم با طرح و نقشه است.

- مسأله‌ گدائی که بقصد رفع نیاز اساسی نیست بلکه اغلب جنبه شیطنت و شرارت دارد و در مواردی حتی این مسأله را در رابطه با کودکان از خانواده‌های ثروتمند هم می‌بینیم.

قابل درمان بودن آن‌ها:

سخن این است که ایا این کجرویها و انحرافات در افراد قابل درمان است یا نه؟ آیا میتوان کودک و نوجوان منحرفی را به راه آورد؟ یا باید هم چنان شاهد لغزش آنان بود؟

خوشبختانه پاسخ این سؤال از لحاظ علمی و مذهبی مثبت است. در دو انحراف از نظر ما یک عارضه است یعنی امر که نبوده و بعد بوجود آمده است. با بکار بردن فنونی میتوآن آن را اصلاح و درمان کرد.

اصلا در انسانها و حتی منحرفان زمینه‌هائی وجود دارد که براساس آن حتی به آنها هم میتوان امیدوار بود. حالاتی چون وفاداری، اهمیت دادن به پیمان‌ها رودربایستی‌ها، وظیفه‌شناسی‌ در چارچوب برنامه خود، تشکل و سازمان‌ دهی تشکیل شبکه و پای‌بندی به آن و انجام کارهای سیستماتیک وجود دارد که همه آنها نقطه‌های امیدند.

شما در بین دزدان بزرگسال می‌بینید در عین دزدی حالاتی چون جوانمردی درچارچوب کار خودشان، به اصطلاح لوطی‌گری، پای‌‌بندی به قولی که داده‌اند وجود دارد و مربی با استفاده از این زمینه‌ها میتواند در آنان نفوذ کرده و آنها را به راه آورد.


اعتماد شما سرمایه ما